وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
حسن تمام يا عيب تمام!
نظرات :
0
خصوصي ،
13
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ديده بان
سلام
ممنون از همدرديت فاطمه ي عزيز! نه بابا ما پوستمون کلفته
البته نه خيلي ها ! يه وقت هوس نکنيد امتحانم کنيد که من از الان دستم بالاست.
و اما اين پست منو ياد يکي از اساتيدمون انداخت که چنين خصوصيتي رو به طرز بسيار غليظي داشت و غالباً شاگردان و مسئولين و... تاب حرفهاشو نداشتند. اتفاقاً ايشونم استاد فلسفه و منطق و کلام و صاحب دقتي خاص در مسائل بودند، از لحاظ علمي تا رتبه اجتهاد حوزوي و دانشجوي دکتراي رشته حقوق، با تيپي غلط انداز و به اصطلاح روشنفکرانه، آقا اين انسان گاه در کلاس حرف هايي مي زد که آدم دروناً اين جوري
ميشد. من که هر چي ميگفت احتياطاً يه نکته ي نقض براش پيدا مي کردم تا يه وقت خدانکرده به قول خودم مغزم شستشو داده نشه، خلاصه بنده خدا راجع به هر چي صحبت مي کرد ميديد من ميگم: خب شايد فلان طور نبوده بيسار طور بوده .... اونوقت اون ميشد اين جوري
و حرص مي خورد و ميگفت: باز اين گفت شايد...
خلاصه دوراني داشتيم با اين قصه ي حسن تمام يا عيب تمام.