سلام استاد

سلام

راستي، اشاره به دوست ذره بين تو تصويرمون داشتم که اينا رو نوشتم.

باور دارم، اما خوب کوچيکيه و هزار دردسر!

سلام

سلام
ممنون از همدرديت فاطمه ي عزيز! نه بابا ما پوستمون کلفته
البته نه خيلي ها ! يه وقت هوس نکنيد امتحانم کنيد که من از الان دستم بالاست.
و اما اين پست منو ياد يکي از اساتيدمون انداخت که چنين خصوصيتي رو به طرز بسيار غليظي داشت و غالباً شاگردان و مسئولين و... تاب حرفهاشو نداشتند. اتفاقاً ايشونم استاد فلسفه و منطق و کلام و صاحب دقتي خاص در مسائل بودند، از لحاظ علمي تا رتبه اجتهاد حوزوي و دانشجوي دکتراي رشته حقوق، با تيپي غلط انداز و به اصطلاح روشنفکرانه، آقا اين انسان گاه در کلاس حرف هايي مي زد که آدم دروناً اين جوري ميشد. من که هر چي ميگفت احتياطاً يه نکته ي نقض براش پيدا مي کردم تا يه وقت خدانکرده به قول خودم مغزم شستشو داده نشه، خلاصه بنده خدا راجع به هر چي صحبت مي کرد ميديد من ميگم: خب شايد فلان طور نبوده بيسار طور بوده .... اونوقت اون ميشد اين جوري و حرص مي خورد و ميگفت: باز اين گفت شايد...
خلاصه دوراني داشتيم با اين قصه ي حسن تمام يا عيب تمام.

سلام

نه اختيار داريد! ناراحت نميشم، خب البته فکر نمي کردم حرف بدي زده باشم ولي قطعاً شما بهتر از ما بر اين امر واقفيد! قبول
در مباحث اخلاقي که کاملاً موافقم. اميدوارم بتونم عامل هم باشم ياحق

سلام
بسيار دقيق و عالمانه بود، گرچه اين ويژگي به پيچيده گي شخصيت شما مي افزايد و نتيجه ي قهري آن هم عدم درک اغلب اطرافيان تان است.
ولي انصافاً وقتي استادي با سطح علمي و دقت شما تازه دو سه ساليه که به چنين امري دست پيدا کرده ديگه نميشه از هر فردي انتظار درک چنين رفتار و گفتاري رو داشت، چاره اش فقط پوست کلفتيه که به گمانم الحمدلله از آن هم بهره ايي داريد، چون فرموديد از چنين قضاوت هايي خنده تون مي گيره!
راستش من خودم گاه ميترسم برخي متن ها رو با نگاهي که در ابتدا فرموديد يا حتي با نگاهي خنثي بخونم، غالباً با نگاه انتقادي ميخونم. خيلي بده اين کار؟؟؟
راستي يکي از کامنت هام نمايش داده نشد تو برف مونده احياناً؟؟؟

حيف که الان رقبام در حال درس خوندن هستن و نميتونم بيشتر از اين اينجا بمونم
من قبول شم شيريني کوهپايه نشين ها محفوظه

والبته

سلام