وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
منطق هرگز کافي نيست!
نظرات :
3
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ديده بان
سلام به استاد محترم
و سلام به کوهپايه خوان هاي عزيز
عرضم به خدمتتان هرچند در مقابل اساتيد فن، بي هيچ ترديدي درباره ي نظريه ي موجود در اين نوشتار صاحب رأي نيستم، اما فقط در حدّ يک نظر غيرکارشناسانه مي توانم بگويم که به نظر مي رسد اين نوشتار حرف درستي در درون خود داشت. شما در واقع قدم اوّل در فرآيند تفکر را سهم علمي غير از منطق مي دانيد. هرچند اين مطلب ما را بي نياز از منطق نخواهد کرد، دست کم براي سنجش تفکرات ديگران.
اما با اينکه مي توان پذيرفت که منطق شيوه ي فکر کردن را به ما ياد نمي دهد بلکه نتيجه ي تفکراتمان را مي سنجد ولي به گمانم تأثير آموخته هاي يک منطق دان برجسته (و نه هر شخصي) در تفکراتش قبل يا همزمان با فرآيند انديشه (با رويکرد پيشيني) را نمي توان به طور کلي منکر شد و اين يعني در صورت التفات و عدم غفلت او نسبت به آموخته هايش، اين مسأله حتماً کمک مي کند که او جامع تر و کم خطاتر بينديشد. نميدانم چرا اين مطلب را با ترديد بيان کرديد؟؟؟
پاسخ
سلام و درود. من هم منکر تاثير آن نيستم. عرضم اين است که اگر شما منطق را به نحو احسن در حد عالي ياد بگيريد و تمام قواعد آن را به کار بگيريد، باز در کار و بار انديشيدن در زندگي واقعي (چه در موضوعات روزمره و چه موضوعات علمي) شما را به جايي نمي رساند. من به شما و شايد بعضي دوستان ديگر حق مي دهم که چندان با من موافق نباشيد زيرا در کسب مهارت انديشيدن صحيح جز آنچه از منطق آموخته ايد، چيز ديگري نديده يا نخوانده ايد. ولي اگر کمي با مطالعات و شيوه هاي ديگر تفکر و کسب مهارت در آن آشنا شويد، عرايض بنده را تصديق خواهيد کرد. باز هم تکرار مي کنم بنده به هيچ وجه منکر ارزش پژوهش هاي منطقي و ضرورت آموختن آن نيستم. عرض من اين است منطق هرگز کافي نيست.البته حرف هاي ديگري هم در اين زمينه هست که من فعلا نخواسته ام آنها را عرض کنم که اگر آنها را بگويم خواهيد ديد که فاجعه خيلي عميق تر اين حرف هاست و آن وقت شايد حتي از آموختن منطق کلا نااميد شويد. (لااقل از آموختن منطق به شيو? فعلي و منابع موجود.)