• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : چرا بعضي چيزها به نظر ما جالب مي آيند؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آ...دل...ه 
    تاحالا بعنوان سوال بهش نگاه نکردم.
    يادمه در جمع دوستام دوتا جک گفتم که يکي همه رو به غشيدن و ضعفيدن کشاند و اون يکي انقدر خنک بود که اصلا براي وقت پرکني مطرحش کردم وگرنه به خنديدن فکر نميکردم.
    ولي يکي از بچه ها(فقط و فقط يکي ازبچه ها) انقدر به اين دومي خنديد انقدر خنديد که بيم آن ميرفت که جان به جان آفرين تسليم کنه. و مُدام درميان خنده ي بچه ها براي جک اول، پارازيت مي انداخت که چقدر مسخره بود و... !
    جک دومي اين بود: يه موز با يه پرتقال دعوا ميکردن، يه خيار مياد از هم جدا شون کنه، بهش ميگن تو دخالت نکن سيد!
    واقعاً کجاي اين جالب بود؟
    پاسخ

    والّا چه عرض کنم!