وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
من و كودكي پدر بزرگ!
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دختر ِآفتاب
يادآوري قصه هاي دوران کودکي من، يعني پدربزرگم و گفتنِ قصه هاي شيريني ک با خوردن ويفر(خودشون برامون ميخريدن) شيريني شون هنوز هم موندگاره ...
يادش بخير!
اميدوارم کودک درونتون هيچوقت پير نشه!
خروس صاحبخونه!
بعدأ جزئيات بيشتري از اتفاقات رو بنويسيد + سوتي ها
موفق باشيد.
پاسخ
آبروم ميره ولي چشم.