سلام
چقدر حال ميده يکي بهتون گير ميده وشما اين جوري حرصي ميشين. اصلا منم ميام اون ور جوي . ميرم به آقاي خونمون ميگم نظرت چيه ... همينايي که عليرضا از فاطمه پرسيد فقط من سوالو جابه جا ميکنم. هيجان توزندگيم کيف ميده.
آفرين به فاطمه. خيلي خوشم اومد. دقيقا همينه. باريک دمش گرم. کاشکي خانوماي ديگه هم اين جوري بودن. ديگه نقطه ضعفم دست مردا نميدادن.
لهجه جالبي دارن نميدونستم اهل دزفولن. پس يعني الان اون جان؟ يا کوچ کردن شهر ديگه؟