• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : سرّ خودستايي هنرمند
  • نظرات : 2 خصوصي ، 27 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + ذره بين 

    "معرفت =باور صادق موجّه"
    " تا زماني كه در بررسي يه مسئله و پاسخ يابي براي آن به ديدگاه هاي رقيب توجه نشود، پژوهش اعتبار لازم را نخواهد داشت".
    ممنون، امشب چيزاي زيادي ياد گرفتم. ممنون که در جواب شوخي هاي من هم نکات مفيد علميتون رو دريغ نکرديد.

    استاد:
    صف (کلاس) بلاگ کوهپايه در خدمت شما است!

    پاسخ

    شما لطف دارين. بله درست است. اگر در طول تاريخ، ارزش كار هنرمندان به ميزان لازم شناخته و ستايش مي شد ما الان به تعبير آقاي كزّازي نازشنامه هاي (سروده هاي خودستايانه) كمتري داشتيم. كلاس بلاگ به ذهنم نرسيده بود قشنگ بود. ممنون.
    + ذره بين 
    بله منظورتون رو متوجه شدم از موجه. (بعدش به شوخي گفتم که همون نويسندگان مقالات هم چندان مدلل تر از من هم نيست حرفاشون چون اونا هم که شعرا رو نديدن که ازشون دليل بپرسن!)

    اما درباره مدلل بودن يا نبودن نظرم، راستش (روم به ديوار) هم زمان که تايپ ميکردم نظر رو ، داشتم فکر ميکردم و تحليل! يعني تا اين حد عميق و مستدل بود!!!!!
    اما به خاطر اون چيزايي که از زندگي سخت شعرا تو ذهنم بود برخيش رو حدس زدم. و برخيش رو به خاطر قدرت شعري اين بزرگان که هر وقت اين خودستايياشون رو ميبينم تو شعراشون بهشون حق ميدم که خودشون هم اين طور ازش تعريف کنن...
    ولي کلا نظرم بداهه گويي بود :)))
    پاسخ

    خب البته بله همان طور كه فرمودين اطلاعات قبلي شما از تاريخ ادبيات و اديبان و انس شما با شعر آنها باعث ميشه حرف هاي شما صرفا حدس نباشه بلكه كم و بيش موجه باشد. اما خب به قول گتيه سه شرط پيشگفته شروط لازم معرفت هستند و نه كافي. از طرفي به لحاظ روش شناختي شما بهتر از من مي دانيد كه تا زماني كه در بررسي يه مسئله و پاسخ يابي براي آن به ديدگاه هاي رقيب توجه نشود، پژوهش اعتبار لازم را نخواهد داشت.
    + ذره بين 
    موجهه، فکر کرديد اونايي که اون مقاله ها رو نوشتن، رفتن از خود شاعرا پرسيدن؟
    اصولا ميدونيد که در شيوه مقاله نويسي ما ايرانيا، اول فرضيه ها در ذهن اثبات ميشه و بعد ميريم براش دليل جفت و جور ميکنيم. پس اونا هم يحتمل همين مسير من رو رفتن. يعني حدس زدن

    حالا ميشه بگيد فعلا به کدوماش رسيديد؟
    پاسخ

    بله به نكته ي خوبي اشاره كردين. حدس اشكالي نداره. منظورم اين بود كه آيا مي توانيد اين گزاره ها رو با دليل و شاهد نشون بدين و اثبات كنيد يا نه اگر مي تونين كه بله حق با شماست موجه هم هست و اگر نمي تونين حتي اگر صادق هم باشند طبق اين نظريه، معرفت نيستند و فعلا ارزش علمي ندارند. ببخشيد زيره به كرمان بردن بود فقط خواستم مطمئن بشوم كه هر دو از كلمه ي موجه يك معنا رو در نظر داريم.
    + ذره بين 
    قول ميدم.
    حالا کجاش؟!
    پاسخ

    هههه. كلّا عرض كردم. جالبيش اينجاست كه من تازه ده مقاله خوندم رسيدم به همينا! (البته زياد خوشحال نباشيد چون در تعريف معرفت گفتن باور صادق موجّه!)
    + ذره بين 
    هرچند نظرم شوخي بود و از سر بي جوابي، ولي جوابتون خيلي نکته آموز بود. ممنون
    پاسخ

    خودم مي دونم! با اين حال شما لطف دارين.
    + ذره بين 
    فقط يه چندتا چيز بگم!
    اولا به نظرم براي همه اين جور خودستاييا نميشه يه تفسير داشت به نظرم، شايد بعضي شاعرا مثلا تو يه موقعيت تحقير شدن و يا شأنشون اون جوري که بايد حفظ نشده و مجبور شدن يه جورايي خودشون رو معرفي کنن و به رخ بکشن يا اين جوري به خودشون دلداري بدن.
    يه دستش هم نشون ميده، وقتي کسي يه شعر خوب ميگه، انقدر اين قدرت ماورايي و از جنس وحي و الهامه که خودشون هم دچار تحير و تعجب ميشن و مست شعر خودشون ميشن و شروع ميکنن تعريف کردن.
    در کل اين خودستايي هم در مواردي که با خيال پردازي هاي شاعرانه همراهه خيلي دلچسب و قشنگه. ولي از زبون خيلي هنرمنداي ديگه چيز دل چسبي به نظر نمياد.
    اما يه چيز ديگه هم هست، من اين خودستايي صريح و صادقانه رو بيشتر دوست دارم تا فروتني دروغين و رياکارانه بعضي رو...


    پاسخ

    پس به راه راست هدايت شديد خدا رو شكر و ممنون و اگه قول بدين نپرسيد كجاش؟ مي گم كه جالب بود.
    + مرسي 

    ديدي ذره بين گفتم که! اين جورياست. ما ها عروسکيم
    پاسخ

    ديدي اشتباه كردي حسن!
    + مرسي 


    سلام

    ذره بين خبر نداري سر کاريم. استاد وقتي ازين پست ها ميذارن خودشون جواب دارن اين هوا. فقط ميخوان مثلا ما هم احساس مهم بودن بکنيم. و إلا ...

    پاسخ

    سلام. ابدا. براي مثال من الان يه فرضيه دارم همين و براي مثال همين امشب حداقل ده مقاله (از 3 صفحه اي تا 30 صفحه اي) رو ديدم كه به اين مسئله از زواياي مختلف ادبي، تاريخي، روانشناختي، قرآني، حديثي، عرفاني نگاه كردن. ولي هنوز به جوابي قانع كننده و محكم و قابل اثبات نرسيده ام.
    + ذره بين 
    سلام
    ازونجايي که من خودم پر سوالم و ديروز يکيش رو پرسيدم و جواب نگرفتم، حالا سوال شما رو بي جواب ميذارم تا کلا اين به اون در بشه و دور هم همگي در کف بي جواب بودن سوالامون بمونيم!!

    البته حيف شدا، چون ميدونم اصولا من معضل فکري حل کُنم ، حالا با اين وصف، برا شما و معضل فکريتون خيلي خسران زا شد اين مساله، خود دانيد!
    پاسخ

    سلام. شباهت بنده با شما در اينه كه هر دو سوال داريم ولي ظاهرا يك تفاوت داريم و آن اينكه من منتظر نمي مونم كسي جوابمو بده. خودم مي افتم دنبالش بعد نتيجه رو مي گم حتي راه رسيدن به اونو تا بقيه ببينند. شايد كسي پيدا شد و به من نشون داد اشتباه مي كنم يا درست مي گم يا يه چيزي گفت كه نتيجه ي ناقص منو تكميل كرد. ديگه اينكه من خيلي كم از كسي سوال مي پرسم البته به استثناي مسائل شرعي يعني گاهي مي دونم اگه از فلاني بپرسم به احتمال زياد جواب رو مي دونه ولي دوست ندارم اول كار جوابم رو بده و خلاص دوست دارم خودم جواب سوالاتم رو ذره ذره پيدا كنم مثل چيدن يه جورچين . يعني لذت مي برم بعد وقتي ديگه احساس كردم كه انگار به نتيجه رسيدم يا خسته شدم از نرسيدن مي رم ازش مي پرسم. تازه تو اين موارد معمولا اول مي پرسم جواب رو كجاها مي تونم پيدا كنم؟ حالا اين خوبه يا بد به هر حال عادت منه. اينكه تو وبلاگ از همون اول سوال رو مي نويسم بيشتر يه جور بلند بلند فكر كردنه.
    + آ...دل...ه 

    يکي اصلاً معروف شده به "خودشيفته فراهاني"

    حيف هنرمند

    ولي اين شاعرا از اوناش نيستن
    + مرسي 

    آهان چون گفتين براي مثال، فکرکردم اينا مثالن و شما ميگين خودشيفتگي خوبه يانه؟ خب اشتباه فهميدم گويي. ببخشيد
    پاسخ

    اختيار دارين. چون عرض كردم خودستايي هنرمندان خواستم نمونه اي از هنرمنداني را كه خود را ستوده اند بيان كنم.
    + مرسي 


    سلام

    الان به اينا ميگن خودشيفتگي؟!

    پاسخ

    سلام. بنده سوال كردم. البته بعضيا هم مي گن بله.
     <      1   2