• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : داستان... (4)
  • نظرات : 3 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ه 

    بقيه اش:

    جناب اتشين صدف چند نکته:

    1. هوس به نظر من خاهش نفس است که تحت سلطه ي عقل نيست.

    2.ازدواج دوم در جامعه ما: مرد در ابتداي ازدواج به زن اين مسئله را نميگويد معمولا ميگويد بي تو هرگز.../ بعد از چند سال زن از روي شواهدي از جمله بي ميلي همسر و بي توجهي پي به حضور زن ديگري ميبرد، يعني ورود زن دوم بدون اجازه و همراه با تاکيد ميکنم هراه با بي عدالتي است( نه اينکه مرد بعدا بي عدالتي کند)/ زن دوم در ايران نمي آيد که در کنار زن اول بنشيد مي آيد که در جاي زن اول بنشيند/ يک چيز خيلي مهم اينکه: به نظرم نسبتي بين وضعيت اخلاقي جامعه ما و ازدواج مجدد وجود دارد. حتي اگر ازدواج مجدد را فقط رفع نيازهاي زيستي مرد بدانيم (من کاربرد ازدواج مجدد را اين نميدانم)، امروزه به علت تهاجم فرهنگي و هزار محصولات زهرماري (فيلم. عکس و....)که تحت اختيار مردان قرار گرفته آن نيازهاي زيستي از حالت طبيعي خارج شده، يعني تحت سلطه عقل نيست.

    3. از چند طريق ميتوان به شناختي درباره وضعيت ازدواج مجدد رسيد: پرونده هاي طلاق و شکايت زنان اول. امار سرطان در بين زناني که مورد بي وفايي قرار گرفتند. آمار افسردگي زناني که مورد بي وفايي قرار گرفتند و حتي براي اشراف به وضعيت جامعه ميتوان استفتائات را برسي کرد و ديد که سوالات و معضلات شرعي روز ملت چيست

    ببخشيد طولاني شد

    ياعلي

    پاسخ

    عرض من اين بود که براي بيان ادعايي داراي محتواي اجتماعي که مي تواند موضوع پايان نامه اي قرار بگيرد. نيازمند روش هاي علمي شناخته شده مناسب چنين موضوعاتي هستيم. از طرفي چيزي که در ادبيات بحث تعدد همسر از آن صحبت مي شود حالتي است که همسر دوم در کنار همسر اول قرار بگيرد وگرنه اگر چنين کاري باعث کنار رفتن زن اول بشود، موضوع ديگري پيش آمده و بحث ديگري را مي طلبد. به هر حال ممنون از پاسختون موفق باشيد.