بقيه اش:اينکه ميفرماييد نگاه بسته و محدود خانم ها باعث عدم رشد مهارتهاي اجتماعي آنها ميشود را اصلا اصلا قبول ندارم. مشکل جاي ديگرري است. مشکل از روانشناسي اشکال دار ماست. الان اگر يک دختر به يک روانشناس مراجعه کند و بگويد که من در تعامل با مردان و پسران دچار استرس ميشوم و توانايي ارتباطي ندارم بر مبناي همان فرمايش شما خاهد گفت هر چه بيشتر در جمع مردان قرار بگيري اين مشکل راحت تر حل ميشود. (يکي از راههاي مقابله با ترس و استرس اجتماعي اين است که فرد مرتب خود را در آن شرايط قرار دهد)
اما اين حرف صحيح نيست. استرس و اضطراب و عدم مهارتهاي اجتماعي کاملا در رابطه انسان و خدا قابل تعريف است. اگر بتوانيم فرد را متوجه اهميت رضايت مندي خالق نسبت به رضايتمندي مخلوق کنيم ميتوانيم مهارت او را بالا ببريم. اينکه حضرت زينب .س. در کاخ يزيد آنچنان سخنراني کردند ناشي از ايمانشان بود يا ناشي از تعامل با اجتماع و کسب مهارت؟ همين الان زناني هستند که در سالها در حوزه درس ميخانند و مهارت اجتماعي بالايي دارند.
داستان دختران حضرت شعيب مثال خوبي است. نشان ميدهد که اگر ضرورت بود ميتوان ورود پيدا کرد بدون اينکه آلوده شد. پاسخ استاد را قبول داشتم.