وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
كافي كتاب!
نظرات :
3
خصوصي ،
26
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ذره بين
وقتي هنوز پا نگرفته جمع شدن، فقط هم در تهران بودن، خوب همين ميشه که من و شما ندونيم که بودن :(
من هر وقت دلم يه همچين جايي ميخواد، ميرم نزديکترين کتابخونه به خونمون! خدا رو شکر قفسه بازه! ميرم وسط دو ستون کتابا ميشينم. ازشون کلي انرژي مثبت ميگيرم و برميگردم!
چه عالي، شما ترسيمش کنيد ما هم ميتونيم روياي شما رو ببينيم...
پاسخ
خيلي جالب بود ديدن روياي من، ياد صد سال تنهايي ماركز افتادم زماني كه مردم دهكده بيمار شده بودند و نمي تونستن بخوابند ولي خواب مي ديدند و همه مي تونستن خواب هاي همديگر رو ببينن.