• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : زيبايي فرصت يا تهديد؟
  • نظرات : 5 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست گرامي .عبادات شما قبول درگاه حق تعالي .از شما رسماًدرخواست ميکنم در صورت افتخار اين پست بنده رو حتما بخونيد "دختر و پسرهاي فريب خورده شهر من"تبديل بدي به خوبي حواسمان کجاست اين کامنت به صورت گروهي ارسال شده است: نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
    كوهپايه : عنوان وبلاگ
    http://poyeh.ParsiBlog.com/ : آدرس کامل وبلاگ

    فرمايشات شما رو بيش از افاضات خانم فرهيخته قبول کردم
    يعني اينکه خانم فرهيخته ي شماره دويي وجود داره که هم رأي شماست.
    نه اينکه هميشه آراء آقايون برتر از آراء خانهاي فرهيخته باشد.

    پاسخ

    چه بامزه.
    + افسانه 


    سلام

    اگه باز بهتون بر نمي خوره!!!!!!!!!!!!!

    نوشته هاتون زياده

    حوصله آدم سر ميره

    بابا پست کوتاه بزارين خو

    پاسخ

    سلام. ببخشيد. چشم. به زودي.
    + مرسي 


    خانم ها به جوانب مساله آگاهي زيادي دارن(خودشون دارن اوضاع و جو نامناسب هم جنس هاي خودشون رو ميبينن)و رشد شخصيتي کاملي دارند فقط به تظر من دليل موجهيه چون اين حس خداداديه که فقط هم موجب مخالفت زبانيست. ببخشيد مخالفت کردن باآقايون؟! پاها و دستاشون رو بستيم؟ گيسشون رو کشيديم؟فقط خيلي بتونيم مخالفت کنيم توي عقدنامه يه بندي هست که ازدواج مجدد با رضايت همسر اول باشه اونم مخالفت کرد ميتونه جدا شه نه که جلوي شوهر رو بگيره. تازه آقا ميتونه امضا نکنه. بذاريد براتون بگم سر کلاس زن در اسلام همه سي شاگردي که توي کلاس بوديم به معناي واقعي قانع شديم به دليل مسايل و مشکلات جامعه و تعبد و هر چي که بهمون گفتن ازدواج مجدد کاردرستيه تازه من که رسيده بودم ضروريه. اما آخر زنگ به هم کلاسيم گفتم نميدونم چرا دلم راضي نميشه؟ گفت چون دل خانوما فطرتا اين جوريه. اگر ميبيني خانومي هم رضايت ميده و کنار مياد بخاطر همين مصالحه که شنيديم.

    اينا به خاطر رشدنايافتگي نيست به خاطر اون قلبيه که گاهي ماها چه زن چه مرد ، نميتونيم جلوشو بگيريم. هرچقدر هم آگاهي باشه اصلا نسبت به مساله علامه دهر باشيم بازم لا فائده له.

    پاسخ

    البته کسي اين جوري فکر کنه و رفتار کنه رشد يافته س تا حد زيادي. عرض من ديگراني بود که اين طوري فکر و رفتار نمي کنن که به نظر من درصد بيشتر خانم ها اين جوري هستن. غير از اينکه حتي همون حس نهايي و عاطفي که باعث ميشه عليرغم اينکه عقلش چيزي رو پذيرفته ولي دلش رضايت نمي ده باز نشان دهنده اينه که هنوز از نظر عاطفي و مذهبي (تعبد) و اجتماعي به رشد کامل نرسيده. مثل اينکه يه کسي نسبت به همسايه ي فقير و نيازمندش بگه ببخشيد من مي دونم که بايد به تو کمک کنم ولي خب دست خودم نيست دلم رضايت نمي ده شوهرم يه کم از اموالش (يا عاطفه و مراقبتش) رو به تو (و احيانا بچه ات) بده ببخشيد. بگذريم. اولا که اين يه نظره. ثانيا در مثل مناقشه نيست. مثالاي ديگه اي هم دارم ولي خب فعلا بيشتر ازين نمي خوام اين بحث رو کش بدم. قبلا هم در اين زمينه صحبت کردم.
    + مرسي 

    تست شما چيزي رو برام ثابت نکرد(در بحث زيبايي فرصت يا تهديد). فهميدين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    خب. گرفتم. حالا من از شما مي پرسم. حرف شما قبول. زنها به خاطر اينکه مردها نمي تونن عدالت عاطفي رو رعايت کنن با ازدواج مجدد مخالفت مي کنن درست؟ به نظر شما اين دليل موجهي براي مخالفت آنهاست؟ آيا با توجه به مصالحي که خداوند در تشريع اين حکم داشته و مشکلاتي که به خاطر مخالفت خانم ها با اين حکم در جامعه پيش آمده آيا کار اين خانم ها رو درست مي دونين؟ اگر اين خانم ها از جوانب اين مسئله آگاهي داشتند و به اندازه ي کافي نسبت به دستورات دين تعبد داشتند و به لحاظ اجتماعي آن قدر رشد کرده بودند که مصلحت جامعه را درک کنند آيا باز مخالفت مي کردند؟
    + مرسي 
    عجب که اصل حرف منو نگرفتيد... بازم مرسي
    پاسخ

    لطفا اصل حرفتون رو در يک جمله بگين تا بفهميم.
    + مرسي 

    حرفي نيست. مرسي.چطور ميشه مغالطه خودت هم رخ بده؟
    پاسخ

    خواهش مي شود. اينکه بگيم اگر ما خانم ها رشد نايافته ايم شما آقايون هم رشد نايافته ايد.
    + مرسي 


    1.من که از آيه فان خفتم... استفاده نکردم. گفتم چون زنان براشون عدالت عاطفي مهمه و خدا هم همين رو فرموده که نميتونن عدالت عاطفي برقرار کنن با ازدواج مجدد همسرشون مخالفت ميکنن و اين معناي منفي غيرت نيست.

    2.شناختن آيه مهم نيست ببينيد مثلا ما توي زندگي روزمره از قانون يد استفاده ميکنيم اما خيلي هامون اسم و قواعدش رو نميدونيم. خانومايي که مخالفن و اين آيه رو هم نميشناسن به همون دليل عدم رعايت عدالت عاطفي است که مخالفت ميکنن.

    3.تفسير به راي نکردم(تفسير به راي شرايط داره) فقط طبق ظاهر آيه برداشت کردم.

    4.معذرت ميخوام از صراحتم اما خانوم ها يکي از نشانه هاي عشق رو مسائل جنسي ميدونن و همين باعث ميشه وقتي همسر ازدواج مجدد داره او رو متهم به عدم عدالت عاطفي(ونه جنسي و نفقه ...) ميکنن. حال آنکه به اعتراف برخي از آقايون اين مورد(هم خوابي و...)ربطي يه عشق نداره صرفا يک نيازه.

    5.حرفاي مفسرين عزيزو آقاي زيبايي نژاد رو قبول دارم اما من اصل حرفم سراينه که اگر با قبولي اين مساله که خانم ها کفرعملي دارند و همين ميشه به فرمايش شما رشد نايافتگي. پس ميشه گفت مردان رشد نايافته هم بيشتر از زنان هستند که بحث مهريه رو مطرح کردم.

    6.بنده بحث رو شخصي نکردم اما خودم با ازدواج مجدد در چهارچوب شرع مشکلي ندارم که شما انگشت اتهامتون رو طرف من گرفتيد و انقدر هم سريع چکش صدور حکمتون رو بر پيشاني بنده ميکوبيد.

    ومن الله التوفيق

    پاسخ

    سلام. من بحثم شخصي نبود شما به عنوان نماينده ي يک طرز تفکر عرض کردم. دوم اينکه من که دربارهي اقايون هم عرض کردم که آنها هم معمولا به رشد کافي نمي رسن ولي به عللي متفاوت از خانمها. همان طور که بارها عرض کردم اثبات شي نفي ماعدا نمي کنه و بسياري از اوقات نفي ماعدا هم اثبات شي نميکنه. تو اين بحث هم گفتم که درباره ي آقايون هم ميشه بحث کرد ولي الان مورد بحث ما نيست. ثانيا بحث مهريه هم بحث مستقلي مي خواد که من فعلا نمي خوام واردش بشم و آخر اينکه مواظب "مغالطه ي خودت هم" باشيم. والله الموفق المعين. تازه چکش هم نبود از اين دسته پشمالوهاي رنگي بود که تو دست خادمان بعضي اماکن مقدس هست!
    + مرسي 

    ببخشيد اما من دليل اين عقيده زن ها رو اين ايه شريفه ميدونم: 129 سوره نساء: ولن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء. براي زنها عدالت در عشق خيلي مهمه. معذرت ميخوام اما نگاه يک جانبه به روايات رو درست نميدونم هم اون کتاب رو خوندم هم پست هاي داغ و دوآتيشه شما رو درمورد ازدواج مجدد. اين که خانمي نخوادعشق رو تقسيم کنه اين مصداق غيرت که در روايت اومده نيست. شما ميتونيد بگيد هست. خيلي جالبه همين بحث رو خانم ها هم در مورد مهريه دارند که چراآقايون اول قبول ميکنند و بعد ميمونند توي گل. ببينيد استاد اگر فقط بخواهيم به مثال ها توجه کنيم منم بلدم مثال بيارم هزارتا که مردا از روي عاطفه تصميم ميگيرند پس ... بيايد درست و واقع بينانه بحث کنيم. اگرم نميخوايد که هيچ. شما اون ور جوي. ما هم اين ور.
    پاسخ

    نکته‌ي اول اينکه علت مخالفت زنان ايراني با ازدواج مجدد اين آيه نيست به اين دليل که زنان تحصيل کرده‌اي که اين آيه را مي شناسند و زنان بي‌سواد يا کم سوادي که اين آيه را نمي‌شناسند هر دو در اين مخالفت موضع يکساني دارند دليل دوم اينکه حتي زنان فرهيخته‌اي مثل حضرت عالي نيز با عرض معذرت معنا و تفسير صحيح اين آيه را ندانسته و صرفا بر اساس حدس و خوشايند خود آن را تفسير به راي مي کنيد. نکته‌ي دوم اينکه منظور از عدالتي که خداوند از مردان در بحث ازدواج مجدد خواسته به تصريح مفسران و فقيهان برجسته عدالت در عشق و احساسات نيست که اين خارج از اختيار و توانايي انسان و ناممکن است (و اين بخش از آيه نيز که شما به آن اشاره کرديد همين را مي گويد) بلکه منظور از آن، عدالت در امور مربوط به زندگى از قبيل حق همخوابگي، نفقه و ... است. پس لطفا تفسير آيه ي 3 سوره نساء را هم ببينيد. لطفا اظهار نظر مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان،حجت الاسلام زيبايي نژاد، هم ببينيد تا دريابيد چگونه دين ما تابع سليقه هاي ما شده تا جايي که ترجيح مي دهيم به فرموده ي حضرت علي (ع) کافر به حساب آييم ولي مثلا احساس عشقمان مخدوش نشود. (http://www.iranzanan.com/news/cat-72/001688.php)
    + مرسي 

    بله البته شما ميتوانيد افراد رو تست کنيد فقط اميدوارم محترمانه باشه.
    پاسخ

    اصلا نه من راهشو مي گم شما خودتون تست کنيد. بسيار محترمانه است. در نهج البلاغه علي (ع) و در جاهاي ديگر هم اين حديث شريف آمده که غيرت زن کفر است. يعني اگر زني با ازدواج مجدد همسرش در چارچوب شرع مخالفت کند کافر است. به نظر شما چند درصد از زنان کشور ما کافر هستند؟ براي دانستن ارتباط اين مسئله با رشد فکري، عاطفي، معنوي و اجتماعي زن لطفا بخش مربوط به چند همسري را در کتاب نظام حقوق زن در اسلام نوشته استاد شهيد مطهري ببينيد.
    + مرسي 

    بذاريد يه جور ديگه بگم:" از وقتي تحصيلات خانم ها بيشتر شده و نسبت به وضع و حقوق خودشون بيشتر اطلاعات بدست آوردند فهميدند که ديگه زيبايي و اندام به تنهايي نميتواند براي پيشبرد اهداف درست و مسلم آنها کفايت کند( حتي برعکس باعث ميشود که از احترام و شخصيتشون کم بشود) به اين موضوع رو آوردند که نون بازوي رشد علمي و اجتماعي خودشون رو بخورند تا چيزهايي که از راه قيافه ممکن است زودتر بدست بياورند." اينو من ميبينم جديدا.
    پاسخ

    همان طور که عرض کردم منظور من از رشد با چيزي که در ذهن حضرتعالي متفاوته تا حدودي. يه چيز ديگه: جناب مرسي که مي فرماييد در اين جامعه زندگي مي کنيد اجازه مي دين با يه تست ساده نشون بدم که چند درصد زنان ايراني از نظر فکري، عاطفي، معنوي، اجتماعي آدم هاي رشد نايافته اي هستند؟
    + مرسي 

    همين که ميگيد هم عقيده. يعني من يه حرفي زدم ديگه نبايد با شما مخالفت کنم؟ آقا يه سوال: شماره چشمتون چنده؟ من برم همون نوع لنز رو بگيرم بلکه خيلي چيزايي که شما ميگيد رو ديدم يا حسس کردم. خب منم که تو همين کشور زندگي ميکنم. جل الخالق.خدايا!
    پاسخ

    نه بابا. شما مختاريد با هر چيزي مخالفت بفرماييد. ولي خب از طرفي پذيرش يک حرف به معناي پذيرش لوازم آن هم هست مگر اينکه بفرماييد اين حرفاي بعدي بنده از لوازم پذيرش معناي آن حديث نيست. سه و نيم. يه کمم آستيگماته.
    + مرسي 


    ببخشيد رشوه ميديد حالا ديگه!

    بله اما بين برداشت از يک روايت با واقعيتي که توي يه جامعه ديده ميشه نميشه تفاوت باشه آيا حالا!؟

    پاسخ

    رشوهه چيه؟ صرفا جهت اطلاع بود. شايد.
    + ذزه بين 
    "تلاش انسان بسته به ميزان و نوع توقعات و خواسته‌هايي است که جامعه و افراد آن از او دارند؛ جامعه‌اي که متوليان و سردمدارانش را مردان تشکيل مي‌دهند، زن را بيشتر براي تمتع جسماني و حفظ و بقاي نوع مي‌خواهند."
    چه نکته ظريف و دقيقي .
    البته براي خانمها خيلي ناراحت کننده و سخت...

    + مرسي 


    سلام

    1.چرا دو تا شماره 2 داريد؟

    2.من که برعکسشو ميبينم. چقدر تفاوت ذهني!

    پاسخ

    البته اينها به نوعي از لوازم پذيرش همان معنا براي آن روايت شريف است که با هم، هم عقيده بوديم.