• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : داستان (7)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 48 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + مرسي 


    سلام

    خطاب به آقاي بي نام: من از ادامه بحث انصراف دادم وموافق شما بودم که بي خي خيش .توي همون پيامي که عمومي نشد. دوستاي ديگه هستن درخدمتتون اگردوست داشتن.

    خطاب به آقاي آتشين صدف: عمومي نکردن پيام رو من به اين معني ميدونم: بشين سرجات تو نميخواد نظر بدي. درضمن جناب بي نام اينجا زبون دارن به اين هوايي ميتونن از خودشون دفاع کنن هرچند من ضرب المثل گفتم نه حرف بدي زدم نه توهين کردم. فقط روراست بودم همين.

    پاسخ

    سلام. حمل به غيرصحت فرموده بودين. شما به خودتون توهين کرده بودين و من خوشم نيومد.
    + بي نام 
    7. درسته در دنيا شايد افراد بي ديني هستند که با علاقه زياد کنار هم جمع شدند و در کنار هم ماندند تا زمان مرگ ولي اون حالت هم با در نظر گرفتن کمالي که به سمتش رفتند جواب پيدا مي کنه يعني خصوصيت خوبي که واقعا وجود داشته و نه چيز غير دائمي مثل زيبايي ظاهر.( البته ممکنه تا يه جايي هوس باشه و از يه جايي عشق شروع شده باشه)
    من فکر مي کنم عشق نمي تونه به جسم باشه بلکه به روح و خصوصيات اون هست. بنابراين مي تونه به وجود بياد و ماندگار هم باشه و با چيزي مثل ايثار هم جور درمياد.
    8. به نظرم اگر اين طور به عشق نگاه بشه مذهبيون برخلاف برداشت خانم مرسي از ديدگاه من، سزوارترند که عاشق بشوند ولي آيا بايد همه چيز رو هوار کشيد؟ ( من فقط يه بحث علمي دارم انجام مي دهم نه بيان خصوصيات دروني خودم! )
    + بي نام 
    5. با توجه به خصوصياتي که قبول داريم براي عشق، ببينيد وقتي دو نفر به هم مي رسند و از هم خسته مي شوند چون نيازشون برطرف شده اين پايداري عشقه؟ اين ها از اول عاشق نبودند. ببخشيد ولي جوگير بودند يعني يا هوسي شده بودند يا کمالاتي رو در ديگري مي ديدند که واقعا وجود نداشت يا در حد متصور ذهن اين ها نبود.
    6. اين رو بايد بپذيريم که وقتي به سمت چيزي کشش پيدا مي کنيم به سمت کمالات اون مي ريم اگر راه رو اشتباه رفته باشيم برمي گرديم و ماندگار نيست ولي اگر درست رفته باشيم مي مونيم. اين زمانيه که کمال واقعي رو تشخيص داده باشيم. کمال مطلق هم خداست و هر چيزي که رنگ اون رو بگيره ماندگاره. شما اگر به خاطر ايمان کسي يا صفت فوق العاده کسي به او علاقه مند بشيد اگر علاقه تون در چارچوب دين باشه تا هميشه علاقه مند مي مونيد. مثلا حب والدين يا فرزند يا استاد و ...اگر کسي رو به خاطر خدا دوست داشته باشيد ولو در حد خيلي خيلي زياد چون حکم خدا عوض نمي شه پس علاقه تون نبايد عوض بشه ولي وقتي مثلا به يک چشم و ابرو دل مي بنديد چون اين زيبايي روحيه کمال طلب شما را قانع نمي کنه بعد از مدتي با او بودن براتون خسته کننده و نازيبا مي شه. البته اگر هميشه به مثابه مخلوق خدا نگاهش کنيد مثل رفتن به طبيعت زيبا هميشه تازه است و دل ربا. اين رفتن به سمت خدا همون هدفي بود که عرض کردم.
    + مرسي 


    هنوزم شادمان وريلکسم آقاي آتشين صدف فقط نسبت به بي احترامي و بي ادبي يه کوچولو حساسم. همين . يه جک بگم باور کنيد:

    کاش ازدواج هم مثل انتخابات بود چند تا نامزد توسط مامانم تاييد صلاحيت ميشدن ميومدن ازهنرها و برنامه هاشون ميگفتن. بعدش منم سر فرصت با بصيرت وآگاهي همسرمو انتخاب ميکردم وهر چهار سال يک بار حماسه ديگري آفريده ميشد!

    پاسخ

    خخخخخخخ. ولي کسي به شما بي احترامي و بي ادبي نکرد يعني کسي جرئت نداره يعني من نمي ذارم. يکي گفت حوصله ندارم يکي هم براي اينکه به کسي بي ادبي و بي احترامي نشه احيانا، پيامتون رو عمومي نکرد همين.
    + بي نام 
    سلام
    چشم به خاطر حق استادي تون ولي اگر بي حوصله يا ناکافي بود ببخشيد:
    1. خانم مرسي بعضي حرف هام اصلا خطابشون به شما نبود بلکه به جناب ذره بين آن هم در يک نگاه کلي بود پس نخواستم بگم مثلا شما يا حتي ايشون اسم هوس رو عشق گذاشتيد.
    2. اين صرفا نظر شخصي بنده است شما هيچ الزامي در پذيرشش نداريد. پس نتيجه نگيريد بايد از عشق بيزار بشيد يا نه.
    3. اينکه "علاقه اي به خاطر زيبايي چشم و ابرو حاصل بشه عشق نيست بلکه هوسه " اين جمله يک موجبه جزئيه نيست. اگر کسي با ديدن چشم و ابرو جذب طرف مي شه اون عاشق نشده، عاشقي دقيقا از جاييه که شيفته کمالاتش مي شه.
    4. تعريف ما از عشق بايد متفاوت باشه از هوس. هوس يعني ميل به اطفاء غريزه جنسي ولي عشق همان طوري که همه بهش اعتراف داريم به کششي بسيار شديد گفته مي شه که پايداره و با مفاهيمي مثل ايثار و از خودگذشتگي و اين ها مي تونه همراه باشه. حالا کسي مي تونه وقتي به معشوقش برسه غريزه اي از غرايزش هم جواب بگيره و هم ميتونه اين نباشه. اين ها لازم و ملزمم نيستند. عشق دايره اش وسيع تر از هوسه هم از نظر انواع که فقط مربوط به زن و مرد نيست و هم از نظر ماندگاري و چيزهاي ديگه که عرض مي کنم.
    + مرسي 

    نمينويسم. عموميش نکنيد. برام مهم نيست ديگه. طبق معمولِ اينجا خونه خودتونه هرکار دوس داريد بکنيد. حرف بديم نزدم.
    پاسخ

    شما که ماشاء الله هميشه ريلکس، شاد حالا چي شده طوفاني شدين؟
    + بي نام 
    سلام
    خانم مرسي عصباني شديد؟ دليلي نداره. برا حرف هاتون جواب دارم ولي حوصله ندارم. بي خيال
    پاسخ

    بحث خوبيه. اگه ممکنه لطفا بدون اينکه به تيپ هم بزنيد ادامه بدين و ما هم يه چيزايي ياد بگيريم. جناب بي نام هم که فرمودن جواب دارن. شايد منم تو ادامه ي داستان ازشون استفاده کردم. يه نکته براي جناب مرسي. نظرتون حذف نشده فقط عموميش نکردم. با ادبيات مناسب تري بنويسيد به ديده منت عموميش مي کنم.
    + مرسي 

    يه مساله ديگه هم در تاييد حرفم: حافظ ميخونيد و ميدونيد که عشقاي ديوانش حسابي عرفانيه . تا حالا با خودتون فکرکرديد چرا حافظ ازين جور کلمات ( عاشقانه ي کوچه بازاري) استفاده کرده؟
    + مرسي 

    پيشنهاد من ( براي حرص آوري بعضيا): دست مهتاب رو گرفت تو دستش و آورد بالا و يه بوسه کوچيک با دو لب غنچه کردش به روي دستش زد.
    + مرسي 
    و اما ادامه حرفتون : ازداستان عاشقانه خوشتون نمياد دليلشم خودتون ميگيد چون اين دو "عشق و هوس" قاطي شدن . آيا اينکه اين دو تا قاطي شدن دليل ميشه ماها از عشق بيزار بشيم؟ بعدم بگيم : شما عاشق پيشه باش ومنم ضدش!!!!!؟ بقيه با يه چشم نگاه ميکنن ازکجا معلوم من و بقيم با يه چشم ببينيم؟! در آخرمن اسم هوس رو عشق نذاشتم که حالا از سرش زياد باشه. من ميگم با مهتاب موافقم چون گفت: يه نفر رو دوست داشته باشي که تا ابدفقط اون تو دلت باشه.

    ببخشيد جسارت نباشه شما فکر ميکنين اگر بگيد از عشق خوشتون مياد متهم ميشيد به غير مذهبي بودن و ... آره ميگين عشق رو قبول داريد اما واهمه داريد ميترسيد که بگيد عاشقيد و عشق رو دوس داريد هرچند با اين لحن شما که ميگيد: لزومي نداره بگم و إل و بل حتما ميگيد نه من فقط خواستم بگم به هوس نگيد عشق. که البته هيچ کس هم نميگه مثالايي هم که ميگيد فيلم هاي هندي و.. بخاطر شباهتشون با اون حس دروني مورد توجه قرار ميگيرند . من همه حرفام از ديد ومنظر آدماي مذهبيه نه اونايي که ...

    بازم ببخشيد که وقتتون گرفته شد.

    + مرسي 


    آقاي بي نام سلام

    بحث من سر حرفاي مرتضي و مهتاب بود نه عملکرد بازيگراي داستان. ببينين شما گفتيد با مرتضي موافقيد يعني"عشق زميني اون طوري که مهتاب ميگه رو قبول ندارين." يعني عشقي که فقط يه نفر تو دل آدم باشه و تا ابد بمونه رو قبول ندارين. درسته؟ اول بايد بحثا ازهم تفکيک بشه بعد من خودم فنجون ميارم تو سرو کله ي همديگه خورد وخاکشير بنماييم. خب برم سر جملات شما: عشق اصطلاحي که با چشم و ابرو آغاز بشه باوصل ازبين ميره. من اين جمله رو موجبه جزئيه ميدونم عشقي با چشم و ابرو هم آغاز بشه (نميگم ميپسندم يانه) ميتونه پايدار باشه يعني از لحاظ عقلاني شروعش با عاملي است که ناپايداره اما بعد به دلايل ديگه مثل روحيات و ... باعث پايداريش بشه.پس شد اون چيزي که شما بهش گفتيد عشق يعني يه حس ماندگارو پايدار. درمورد اون چيزي که ميگيد در گرو هدف : هدف يه مفهم عامه هرفردي براي خودش هدفي داره و شما هم که فيلسوفيد و ميدونيد امر بدون هدف اصلا نداريم. امامنظور شما چه هدفيه؟ هدف عرفاني و تعالي روح ... بله انکارنميکنم که خيليا ازين هدفا ندارن اما منجرنميشه که عشق براشون حاصل نشه. درمورد عشقي که ته اش بشه اسيد پاشي ... منم نگفتم خوبه من ميگم اون عاشق شده اما عشقش با هوس قاطي شده که دراينجا من با شما هم نظرم وقتي پاي هوس بياد وسط ديگه ناپسنده. درمورد مسعود و مهتاب خب عاشق شدن اما به همون معنا تا اينجاي داستان البته رفتار غلط زياد داشتن اما بازم نميشه گفت عشق نيست. "جمله استفهام انکاري شما: داستان ما...عشقه؟ اصلا پسنديده است؟" 1. اينکه عشقه؟ 2. اينکه پسنديده است يانه؟ عشق بودنش عشقه اما ازون جايي که باهوس مخلوط شد ديگه ناپسند شد. و جواب اين دو باهم فرق داره!

    + بي نام 
    سلام
    جناب ذره بين از جاي دوري نياوردم: يه نگاه بندازيد به فيلم ها، داستان ها و زبان مردم عادي ببينيد عشق يعني چي؟ فيلم هاي هندي معروفند به فيلم هاي عاشقانه ببينيد عشق هاشون از چي شروع مي شه؟ فيلم هاي ايراني خودمون هم .... با اين حساب شما غير از اين معنا رو از کجا مياريد؟
    ضمنا من هر نوع عشقي رو رد نکردم فقط گفتم از داستان هاي عاشقانه خوشم نمياد اون هم چون عشق رو با هوس اشتباهي با يک چشم نگاه مي کنند. به عبارتي کامل حرفم رو نزدم. لزومي هم نداشت. داره؟
    اينم بگم که من هوس و غريزه رو کاملا رد هم نمي کنم ولي مي گم اسم عشق از سرش زياده.
    + ذره بين 
    سلام
    بي نام، چه کسي گفته تعريف عشق مصطلح اونه؟شايد تعريف عشق مصطلح اين باشه؟!
    مثل خودم نفهميدي چي شد، نه؟ ميگم اين تقسيم بندي و تعريف عشق بر اساس قسم اول از کجا اومد؟
    خوب به ما هم باشه ميگيم اون چيزي که اسمش رو گذاشتيد عشق، اسمش هوسه، و اون چيزي که پايداره، عشقه! بعد اون وقت عشق مشکلي نخواد داشت.
    اين تعريف از کجا اومد؟تازه با توجه به اينکه خودتون هم نوع دوم و پسنديده اي براي عشق قائليد!
    + بي نام 
    خانم مرسي لطف داريد ولي دلتون نسوزه به نفع خودتونه...
    به نظر من عشق اصطلاحي يک چيز کاملا مزخرفه. اگر با چشم و ابرو عاشق بشه همون وصل نشون مي ده اين ها چيز خاصي نيست و از بين مي ره. و اگر فراتر از غريزه باشه ولو غريزه رو در مرحله دوم تامين کنه ولي با اولين ناملايمت از بين نمي ره. مثل محبت زن و شوهر يا حتي مادر وفرزند، يا عشق به وطن. عشقه ولي مي تونه هميشه باشه...به نظر من علامت عشق واقعي ماندگار بودنشه نه زمان داري اش. اون هم در گرو هدف حاصل مي شه و ...
    عشقي که ته اش بشه اسيد پاشي و اذيت کردن يک خانواده و فلان يا با يه وصال به سر برسه يا تو داستان ما که مهتاب به خاطر رسيدن به مسعود از شوهر فعلي اش و بچه اش مايه بذاره عشقه؟ اصلا پسنديده است؟ اين احساس حتما يه چيزي اش مي لنگه.
    + مرسي 

    ميدونيد آقاي بي نام فقط دلم به حالتون سوخت. هيچي همين طوري خشک و خشن و بي روح باشيد به من چه. به سلامتي.
     <      1   2   3   4      >