وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
داستان (7)
نظرات :
2
خصوصي ،
48
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بي نام
سلام
چشم به خاطر حق استادي تون ولي اگر بي حوصله يا ناکافي بود ببخشيد:
1. خانم مرسي بعضي حرف هام اصلا خطابشون به شما نبود بلکه به جناب ذره بين آن هم در يک نگاه کلي بود پس نخواستم بگم مثلا شما يا حتي ايشون اسم هوس رو عشق گذاشتيد.
2. اين صرفا نظر شخصي بنده است شما هيچ الزامي در پذيرشش نداريد. پس نتيجه نگيريد بايد از عشق بيزار بشيد يا نه.
3. اينکه "علاقه اي به خاطر زيبايي چشم و ابرو حاصل بشه عشق نيست بلکه هوسه " اين جمله يک موجبه جزئيه نيست. اگر کسي با ديدن چشم و ابرو جذب طرف مي شه اون عاشق نشده، عاشقي دقيقا از جاييه که شيفته کمالاتش مي شه.
4. تعريف ما از عشق بايد متفاوت باشه از هوس. هوس يعني ميل به اطفاء غريزه جنسي ولي عشق همان طوري که همه بهش اعتراف داريم به کششي بسيار شديد گفته مي شه که پايداره و با مفاهيمي مثل ايثار و از خودگذشتگي و اين ها مي تونه همراه باشه. حالا کسي مي تونه وقتي به معشوقش برسه غريزه اي از غرايزش هم جواب بگيره و هم ميتونه اين نباشه. اين ها لازم و ملزمم نيستند. عشق دايره اش وسيع تر از هوسه هم از نظر انواع که فقط مربوط به زن و مرد نيست و هم از نظر ماندگاري و چيزهاي ديگه که عرض مي کنم.