وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
داستان (4)
نظرات :
0
خصوصي ،
28
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ذره بين
استاد در اون لحظه ميمون و مبارک، احيانا ياد ما هم هستيد ديگه؟
ما نباشيم اين پروژه به اون نقطه رويايي نخواهد رسيد،گفته باشيم!!!
با شما کاملا موافقم
از اول که پيشنهاد داستان رو داديد کلي ذوق زده شدم از اين فرصت. مخصوصا اينکه خود شما هم با ذهن خلاق و سابقه نويسندگيتون هستيد و مينويسيد. عاليه عالي!
پيشنهادتون هم خوبه ها، فقط حيف ما مثل هميشه وقت نداريم! تا يه هفته ديگه اندازه يه کنکور بايد کتاب و جزوه بخونم!
پاسخ
بله همه اش به يادتون خواهم بود که يه دفعه سر نرسين. يه چيزم بگم ولي لطفا اعتماد به نفستون رو از دست ندين. اگه هيچ کدومتون هم ننويسين همين الانشم من حداقل تا سي صفحه ي آچهار براي ادامه ي اين داستان مطلب دارم. خواستم بعدا طلبکار نشين. اشکالي نداره. فعلا کنکورت رو بچسب که مهم تره. ان شاء الله بعدش بيا بنويس. تازه اينکه تموم بشه يه داستان ديگه هم دارم که محشره. البته اگه حوصله شو داشتم و ضد حال نخوردم.