خودش مقصره؟
برادرم ميگفت توي پمپ بنزين يه خانم جوان رو ديده که با
روبنده داشته از ماشين ها گدايي ميکرده يک دختر بچه با لباس مرتب هم بغلش
بوده- گفت همراه دوستم بودم و بهش گفتم بيا جلوتر بعد باهاش صحبت کردم. يه
پيرزن فرتوتي هم توي اون پمپ بنزينه هست که هميشه اونجاست و گدايي ميکنه .
گفت که به خانم جوانه گفتم اون پيرزنه رو ببين آينده تو ه و نگاهي به خودت
بکن اين آينده بچه ات....با آينده بچه حداقل بازي نکن.
زنه درحالي که
روبنده رو کنار نزده قسم خورده که شوهرم شاغل اداره(بوووووووووووق ه) فقط
ماهيانه 350 ميگيره. خودم هم منشي يک وکيل بودم ماهي 100 هزار تومن ميداده
بهم بعد اخراج شدم و هرجا برا کار رفتم مناسب نبود همسرم هم اجازه کار کردن
توي هرمحيطي رو بهم نميده.بعد از دو يا سه ماه عقب افتادن اجاره خونه بايد
جور ميکردم اجاره اين ماه رو.
امشب شوهرم شيفته و برا اجاره خونه 25
هزار تومن کم بوديم.ما اينجا غريبيم.هيچ راهي به ذهنم نرسيده امشب روبنده
زدم تا همسرم نيست بيام کم و کسري رو جور کنم.(داشت تعريف ميکرد اشک من
اينجا حسابي در امد)
برادرم بهش ميگه الان چقدر کمه؟ميگه 20 هزار تومن
بهش ميدن و بعد هم بهش ميگه: ببين هرجاي اين شهر، هروقت ديدم داري گدايي
ميکني با همين ماشين زيرت ميگيرم .
کلي قسم خورده به خدا بار اولمه و
گفته آدرس بديد اگه جاي مطمئن برا کار سراغ داريد . به خدا با همسرم ميام
که ببينيدش فقط نگيد اين جريان رو . ..
پول رو ميگيره و بعد هم با گريه تشکر ميکنه و ميره.
برادرم
گفت دور زدم برگشتم توي پمپ بنزين از مامور پمپ پرسيدم اين خانمه بود ...
گفت همون که اون جلو باهاش صحبت کرديد گفتم آره اينو ميشناختي؟ گفته نه /
بار اولش بود انگار تازه کار بود. روش نميشد خلاصه اين که....
برادرم ميگه هنوز هم توي هر پمپ بنزين نگاه ميکنم تا اگه ببينمش ...
و هنوز وقت گفتن صداش ميلرزيد...