• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : آيا باهوش ها کمتر خطا مي کنند؟ (6)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    خدا قوت،سرتون شلوغ شد ها با تهديدي که فرمودين!

    خلاصه ي همه مطلب منظورم بود، وقتي تموم شد
    جوري که همه نکته ها و تحليل ها و اما و اگرها رو بشه يه جا خوند.
    شوخ طبعي عالي مستدام!
    پاسخ

    سلام. چشم حتما. مخلصيم.
    + مرسي 


    سلام

    مرواريد عزيزم ببخشيد اما من يکي اين وبلاگ رو ميخونم نه فقط بخاطر شادياش اما دروغ نگم {گور جاي تنگيه} اگر شوخي و بامزگياي استاد نباشه خعلي کم اينجا ميام. ببخشيد خداکنه ناراحت نشي از حرفم اما از خشک و مقدس بازي هم خيلي بدم مياد { من يه دخترم که تا حدي با احکام شرعيم آشنام}

    + بي نام 
    سلام
    ميشه هر از چند گاهي از اين تهديدها بکنيد؟ اين قدر حال مي ده چراغ خاموش ها لو مي روند.......... اگرشده يه کوچولوشون
    پاسخ

    سلام. با تشکر از محضر شما. حيف که تصميم گرفتم ديگه شوخي نکنم و گرنه پاسخي متناسب تر عرض مي نمودم.
    + مرسي ماماني 

    سلام يه چيزي بگم ناحارت نشيد: خداييش ها شما خودتون تو چندتا سايت يا وبلاگ نظر ميذاريد که از بقيه ...مامانم ميگه از هر دست بدي ته تهش از همون دست پس ميگيري!
    پاسخ

    سلام. اينو که راست مي گين. راستش مدتي است فرصت ندارم به وبلاگ هاي دوستانم سر بزنم چون کلا وقت زيادي ندارم. (بهتون نگفته بودم با دو سه نفر از دوستان داريم واسه يه پژوهشگاه، يه نشريه در مياريم؟ چرا بابا همين الان گفتم!) اگه وقت کنم به وبلاگ خودم مي رسم. يکي از علت هايي که بعضي يادداشت هام شماره مي خوره همينه که باور کن گاهي مطلب آماده است ولي فرصت تايپش رو ندارم. ولي خب اشکال وارديه و من تسليمم.
    + مرواريد 
    سلام آقاي دکتر
    خدا رو شکر بالاخره يه توجه اي کردين به اون شاگرد زرنگاي کلاستون که حرف نميزنن.
    فکر ميکنين چي ميشه کسي که براي هر پستتون دو سته تا کامنت ميذاشته ديگه کامنت نميذاره؟
    کاش هيچوقت تصويرتون رو نديده بوديم. بعضي حرفها اصلا برازنده بعضي ادمها نيست دچار تناقضمون کردين. راستش بعد از خوندن اون پست خانم ها و فلسفه 6 و بعضي از کامنتهاي همان پست خيلي بهمون برخورد. ما داشتيم بحث علمي و عقلي ميکرديم! نه؟
    حالا که خودتون پرسيدين که چرا کامنتگذاران استقبال نميکنن چندتانکته رو عرض ميکينم
    به نظرم فاصله زماني پست ها کوتاه ست. شما خيلي خوب آدم را با مسئله درگير ميکنيد، اما فرصت فکر کردن به خواننده نميدين و بعدشم مدام نظر خودتون رو تکرار ميکنين و جواب مدنظرتون رو القا.
    در اين حين هم خيلي شوخي ميکنين اونقدر که ادم از بحث دور ميشه -بببخشيد ها با خانمها هم بيشتر شوخي ميکنين. حالا شايد بگين ما جنبه نداريم. خب شايد نداريم.
    بالاخره حتما قبول دارين که ما دربرابر حرفي که ميزنيم و وقتي که ديگران براي خوندن حرفهاي ما ميزارن مسئوليم. بعضي از حرفهايي که رد بدل ميشه شايد مصداق حرفهاي بيهوده است که توصيه شده از گفتنشون پرهيز بشه. البته چون شما و دوستان کامنتگذار جنبه دارين صريح گفتم ها.
    به همين خاطر گفتم ديگه نظر نذاريم که هم اعتراضمون رو نشون بديم . هم وقت شما رو کمتر بگيريم تا شمام کارهاي مهمتري که دارين رو انجام بدين پس فردا نگيد تقصير اينها بود.
    فکر کنم خانوم خونه هم دعامون کنن.
    راستي اقاي دکتر دکترمنديتون ايشالله امسال درمان ميشه؟
    پاسخ

    سلام. خوبين؟ حدس مي زدم از بعضي حرفاي بيهوده ي ما نارحت شدين. کساني که از نزديک منو مي شناسن مي دونن که کلا اگر من شوخي نکنم مريض مي شم. باورتون مي شه تو جلسه ي دفاع از پايان نامه ي ارشد، حالا استاد راهنما و مشاور و داور و حضار محترم نشسته وسطش مجبور شدم براي دفاع از خودم يه جوک تعريف کنم؟ با اين حال مواظب هستم که ظرفيت طرف مقابل و حد و حدود شرعي و اينها رو هم رعايت کنم ولي خب شايد مواردي از دستم در بره که در اين صورت از شما و همه ي امت حزب الله معذرت خواهي مي کنم. درباره ي کامنت گذاران وبلاگ بعضي ها رو مي شناسم حالا چه شاگردان محترمم چه فک و فاميل و چه دوست ولي خداييش بعضي رو نمي شناسم و نمي دانم خانمه يا آقا حالا اگر شم شما تيزتره و از قرائني مفهميد فلاني آقاست يا خانم اون يه حرف ديگه س. با اين حال شايد سعي کنم کلا کمتر شوخي کنم بهتره. من ايده ام اين بوده که تو وبلاگ يه محيط شادتري نسبت به فضاهاي ديگر باشه که تنوعي بشه و خواننده خسته نشه. نمي دونم والا. حالا بايد بيشتر درباره اش فکر کنم. نه تو دکتري هم مجاز نشدم. (مثلا همين الان خواستم بگم نه به سلامتي، تو دکتري هم مجاز نشدم ولي دوباره گفتن شوخي نکنم بهترتره اي واي باز شوخي کردم)اينکه نظرم رو هي تکرار مي کنم. اگه منظورتون تو متنه که بعيد مي دونم مگه اين که به دليل جدا بودن پست ها گاهي مجبور شدم براي اينکه خط سير بحث گم نشه دوباره يه چيزهايي را يادآوري کنم ولي تو کامنت ها خب ديگه اونجا بحث دو طرفيه گاهي لازم ميشه.
    يه پيشنهاد
    ته اين بحث هاي چند قسمتي، تو يه پست خلاصه ي همش رو بياريد
    جوري که همه نکته ها توش باشه
    خيلي خوب ميشه ها
    پاسخ

    سلام. ممنون از اين که براي بهتر شدن کارم پيشنهاد مي دين. منظورتون خلاصه ي چيزهايي است که تا الان عرض کردم يا کلا تا آخرش؟
    + مرسي 


    سلام استاد

    وااااااااي چه حرفي بود زديد! خاک به سرم. اونايي که هر روز ميان تو وبتون تا متن جديدتون رو بخونن حالا کم ولي بالاخره هستن، رو چرا نديد گرفتيد؟! داريد خيلي نازک دل ميشيد باورش سخته .واقعا بهتون نمياد. مامانم هميشه به من ميگه: مرد آن است که در کشاکش دهر سنگ زيرين آسيا باشد.

    منتظر پست جديدتونم.

    پاسخ

    سلام. دور از جون. بعله يعني نه نديد نگرفته بودم. چي کار ميشه کرد گاهي دست خودم نيست. (يعني هيچ وقت دست خودم نيست!) و گاهي حس مي کنم من اون گندم لاي دو تا سنگ هستم! بازم ممنون از خاندان شما.
    + طاها 
    اومدم که اعلام وجود کنم.
    ميخونيم خيالتون راحت.
    گاهي نظرمون نمياد
    گاهي هم نظرمون مياد ولي حوصلش نمياد
    گاهي هم هم نظرمون مياد هم حوصلش مياد ولي دلمون نميخاد
    اشکالي داره؟
    اين سريالاتون تا سه قسمت جواب ميده ولي بيشتر که ميشه ادم دلش ميخاد وبلاگتون رو تخته کنه. اگه يه روز اومديد دم در وبلاگتون ديديد تخته شده بدونيد کار من بوده

    پاسخ

    سلام. ممنون. لطف دارين. مسئله اينجاست که خيلي از اوقات مطلب هم کم کم براي خودم روشن مي شه يعني دارم مطالعه مي کنم يا بازمطالعه. با اين حال حرفتون متينه و سعي مي کنم تا جايي که مي تونم بحث طول نکشه. بازم ممنون از لطفتون.
    + ذره بين 
    سلام مجدد
    ننوشتن نظر که دليل نخوندن و توجه نداشتن نيست که، هست؟
    بارها دلم خواسته براي مطالبتون کامنت بذارم اما نوشتنم نيومده
    ديگران هم مثل من...
    تهديدتون به جمع کردن وبلاگ انقدر تاثير گذار بود که امروز دو کامنت گذاشتم!
    قلب ما ضعيف، اينجوري تهديدمون نکنيد!

    پست جديد چي شد؟
    منتظريم

    پاسخ

    سلام. مخلصيم. ببخشيد من بر خلاف ظاهرم يه کم نازک نارنجي و حساســــــــــــم. بعضي وقتا جوش ميارم. پست جديد هم که ميشه گفت از نظر خودم داريم وارد يه بحث خيلي مهم مي شه همين فردا پس فردا مي نويسم بياد دست بوسيتون.
    + بي نام 
    سلام جناب سرشار
    دستتون درد نکنه.

    ( اين رو گفتم که اين برنامه قصه عصر جمعه تعطيل نشه. من باب روحيه دادن بيد. )
    ولي انصافا حضور ما رو ديديد و اين ها رو نوشتيد؟؟ هميشه خوانندگان وبلاگتون از کامنت گذارانش خيلي بيشتر بوده. متاسفانه کسي حوصله نظر گذاشتن نداره ولي اين دليل دلسردي نمي شه.
    پاسخ

    سلام. ممنون از لطفتون. مشکلي نيست. گفت يکي مرد جنگي به از صد هزار.
    سلام
    موضوعات پست هاتون اين مدت خيلي جالب و بديعن
    از موضوع فحش خور تا بحث خانم ها و فلسفه و حالا هم امکان خطاي باهوش ها.
    پس چي شد اون حرف مهمتون؟
    بي صبرانه منتظر ادامه مطلب هستم

    پاسخ

    سلام. آخه دوستان حال نمي دن. مي گن راننده ي اتوبوسي نصف شب داشت تو جاده 40 تا مسافر رو مي برد شهرستان. يک دفعه ديد يکي از مسافرا وايساده کنارش و مي گه آقاي راننده شما واسه کي رانندگي مي کني؟ همه خوابن! گاهي همچين حسي به من دست مي ده. شما حساب کن 400 تا بازديدکننده داشته باشي ولي يه نظر! گاهي وقتا شک مي کنم نکنه آمارگير پارسي بلاگ مشکل داره. ممنون که شما هم مثل يکي دو تا ديگه از دوستان نظر دادين و البته روحيه. چشم به خاطر شما هم که شده ادامه مي دم.يه چيز جالب ديگه هم بگم. وقتي آقاي سرشار از برنامه قصه ظهر جمعه خداحافظي کرد اقا سيل اظهار نظرها شروع شد از شخصيت هاي تراز اول که باورت نمي شه مي گفتن که ما گوش مي کرديم تا آدماي معمولي و... همه افسوس که چرا تعطيل شد و اي کاش ايشون ادامه مي دادن. آقاي سرشار گفته بود تو اين نمي دونم بيست سال يه کسي به من نگفت برنامه ات رو گوش مي کنم دستت درد نکنه. اگه من مي دونستم اين قدر طرفدار داره نمي رفتم ولي چون خداحافظي کردم ديگه بر نمي گردم. چرا ما ايرانيا اين جوري هستيم. زورمون مياد اگه کسي يه هنري کرده بهش بگيم ايول الله ولي خدا نکنه يه ذره پاش رو کج بذاره ماشاء الله آدم و ماشاء الله منتقد آبرو براش نمي ذاريم انگار همه مون مومن آل فرعون و او کافر حربي. چي بگم. والله. درد دل زياده. يه وقتم ديدي کل وبلاگ رو با يک کليک و يک اوکي طومار روش در هم پيچيدم و رفتم پي کارم. به قول مرحوم اوستا: بيايد که روزي ندامت بري/ ز بي­ مهري اي دوست بر جاي من/ بجويي و ديگر نيابي مرا / بگويي دريغا اوستاي من!