اي بابا. با لحن بسيار ريلکسي عرض کردم.

پيشنهاد خوبيه. موافقم. فقط نمره دادن رو بردار. چه کاريه.

تخيل عام و فانتزي خاصه.

بابا الان رسيدم. مرد به اين نازک نارنجي!

فانتزي يعني يه وضعيت تخيلي که دوست داري واست اتفاق بيفته يا يه کار تخيلي که خيلي دوست داري انجامش بدي (يا هر دوشون يعني وضعيت و کار). خيلي وقت ها هم تو خلوت خودت بهش فکر مي کني و مي ري تا تهش ولي خب از ترس اينکه بهت نخندن و کسي بهت نگن خلي، ديوونه اي، توهم زدي، بچه شدي، عقده اي هستي و... معمولا جرئت نمي کني واسه کسي تعريفش کني و معمولا هم مايه هايي خنده داري توش هست. (اولين تعريف از فانتزي در محيط وب، مي گه نه بگرد.). دو تاش خوبه ولي تاثيراتشون متفاوته.

تبريک مي گم چون همين الان اصطلاح پشت تپه هم به ازاي پشت کوه ساخته شد.

سلام. تپه کجا کوه کجا؟

خوشحالم که به سرعت به راه راست هدايت شدين. آفرين.

اين جوري که از فانتزياي بعضي دوستان پيداست، بعله.

سلام. آخي... نکنه اين پيشنهاد مشاعره توطئه ي استکبار جهاني بوده براي اين که من پست جديد نذارم!؟

به قول شاعر: گر حکم کنند که مست گيرند / در شهر هر آنکه هست گيرند.

سلام. نگرفتي. تو اين اوضاع بي پولي داره يه کار بهم پيشنهاد مي کنه. اين حداقل کاريه که مي تونم واسه يه همکار اينده انجام بدم. تو اگر مردي فانتزياي خودتو بنويس. چايي هل هم تازه دارم بهش عادت مي کنم.

نه با يه باروني خاکستري از اينا که يقه شون رو که مي دي بالا دو سوم دو طرف سر رو مي پوشونه و از اون طرف تا سر زانو مي آد.