سلام بهارجون.

سلام
کمک کمک
من دلم مشاعره مي خواهد. ميشه يه پست اين طوري راه بندازيد با کامنت ها ولي هر کي يه غزل کامل بگه با آخرين حرف غزل قبلي؟ يا مثلا طنز با موضوع واحد؟ يا مثلا پشت ماشين نوشته ها هرکي چند تا؟
يهو حسش اومد.
آخه ماشاء الله بزنم به تخته ميزان نظرات و مشارکت هاي کامنت گزاران اين وبلاگ رو به بالاست. طولم بکشه عيب نداره ولي فکر کنم چيز بدي از آب درنياد. ميشه؟
ببخشيد که هيچ ربطي به حس و نوشته شما نداره ولي به حس من مستقيم مربوطه چه ميشه کرد؟ شما فعلا دلگير تشريف داريد حال ما هم داره کم کم گرفته ميشه. آقا بهار اومد دينگگگگگگگ :" يا مقلب القلوب و الابصار يا محول الحول و الاحوال تو رو خداونديت حوّل حال اين کوهپايه رو الي احسن الحال" حالمون رو گرفت. خداااااااااااااااا کلافه شديم.

سلام وبلاگ جالبي داريد خوشمان آمد.
راستي خانوم مرسي من يه دو،سه گوني افسردگي دارم ته ابارمه آخرشه اگه خريداريد بگيد به کس ديگه اي قول ندم (خيالتون راحت جنس مرقوب اصل ايران با ضمانت سر قيمتم باهم کنار مي آيم...)

غضنفر و دوستش به تاکسي ميگن: آقا 3 نفر تا تجريش چقدر ميگيري؟ راننده ميگه: شما که 2 نفر هستيد ! غضنفر ميگه: مگه خودت نميخواي بياي !

جديدترين شعر حيف نون :
هي وي وي وي وي وي وي وي وي وي
ترجمه :
شانه هايت را براي گريه کردن دوست دارم !
شوخي با حافظ :
- ما در پياله عكس رخ يار ديده ايم
اما نه فرت و فرت!كه يكبار ديده ايم!

- داشتم دلقي و صد عيب مرا مي پوشيد
كيست دلقي بدهد باز به اقساط مرا؟!


- فكر كن نان بشود باز يكي شش تومان
ما بدان مقصد عالي نتوانيم رسيد!

جغرافياي شادي

نقشه بالا ميزان پراکندگي خنده در کشورهاي مختلف جهان را نشان ميدهد. رنگ سرخ بيشترين ميزان شادماني مردمان جهان را نشان ميدهد. هر چه به رنگ زرد نزديک تر مي شويم اين ميزان کاهش مي يابد.

ببينين چه اوضاع بي ريختي داريم. تو خنده هم جهان سومي هستيم

آخ!!! ببخشين الان افسرده تر شدين

جبران مي کنم چنتا طنز ميزارم خوشحال بشين

باور کنين از بس خنديدم دارم به خودم و... شک ميکنم . جدي ميگم ها! خب چندتا درشت بارم کنين بلکه نيشم بسته شه!

سلام

به قول دُم باريک تو مدرسه موشها(آقا اجازه، آقا اجازه، آقا اجازه.....)
اسم اون خيابوني که بايد توصيفش کنيم چي باشه؟ آقا اجازه کُپل ميگه ميشه درختاش گردو باشه؟؟
دوستان خواهش مي کنم به جاي انشاء همگي بياين پيکنيک کنار کوهپايه، چهار تا لطيفه بگيم تا زمستون تموم بشه ما هم از افسردگي فصلي نجات پيدا کنيم/

سلام
ديگه لو ندهيد خوب. بچه ها خودشون مي دونند. مشقشون امروز نوشتن يه انشا است ديگه!!!
ضمنا زيره رو آورديم ببينم اينجا کرمون هست يا نه؟!!
ضمنا تر مقاله دوم خوش مزه تر بود.
ضمنا ترتر نتيجه نگرفتيد افسرده نباشيد؟ واقعاااااااااا؟
اصلا از اين ها گذشته به اين چيزها که فکر کرديد ديگه نبايد افسرده باشيد. ( ادبيان جبرگرايانه )
اصلا اصلا چه ميشه کرد از اين فاز بيايد بيرون؟ کوهپايه قبلي کجاست؟ چي کارش کرديد اخه؟؟؟

سلام
پاييز و زمستان و بهار و تابستان همه نعمت هاي خداست. وقتي برگ ها سبزند طراوت و سبزي آدم رو جذب مي کنه ولي وقتي نيستند استحکام چوب و مدل مقاومتش و حتي گاه شکستنش که نشون مي ده درون سفيدش چقدر تازه است برام جالبه. رنگ قهوه اي خاکي وارش به همراه بريده بريده هاي پوستش تصوير زيبايي از درختي است که لباس بي برگي پوشيده! لباسي تنگ با رنگي متواضع. فکر کردن به اينکه حالا شيره گياه چطور بالا مياد و افکاري از اين دست نمي ذاره نبود برگ حس بشه... و چرا در قفس هيچ کسي کرکس نيست؟ گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟ چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد...
مي دونيد ديگه:
تا شقايق هست زندگي بايد کرد
قبول نداريد؟
مشق امروز: بچه ها صحنه خيابوني رو که ازش رد مي شيد وقتي خيس بارون شده و يا برف اون رو پوشونده و صداي ماشيني مياد که به سرعت از روي اين جاده لغزنده رد مي شه رو توصيف کنيد. باد خنکي رو که بهتون مي خوره و سرمايي رو که نوک بينيتون کاملا حس مي کنه و انتظاري رو که براي خوردن يک چاي گرم در کنار محبت خانواده داريد شرح بدهيد. ربط همه اين ها رو هم با خدا و حضورش در تمام لحظات سخت بيان کنيد.( 20 نمره است. کسي 20 مي گيره که همه اين موارد رو کاملا شرح بده ها. حالا بريد خونه. خدانگهدار)