...وعشق تنها کار بي چون و چراي عالم است
چه آفرينش بدان پايان مي گيرد
معشوق من چنان لطيف است که خود را به بودن نيالوده است
که اگر جام? وجود بر تن مي کرد
ديگر معشوق من نبود