"مغالطه برچسب زدن"
اين مغالطه زماني رخ مي دهد که طرف از پذيرش حق يا اعتراف به آن امتناع مي ورزد ولي براي رد گم کردن، به کسي (يا کساني) که آن حق را فاش کرده (اند) القاب و صفاتي را هم چون: خيانت کار، آدم بد، جاسوسک، دروغگو، بچه پررو و البته "دشمن"! و از آن البته تر "دشمنان مشترک" نسبت مي دهد.
مگه شما کاري رو که سيد محسن گفته نکرديد؟
اگه نکرديد مي دونيد نتيجه ي منطقي اش چي مي شه؟
بچه سوسول بوديد و هميشه ناخون هاتون کوتاه بوده!
سلام
از شما انتظار بيشتر از اينها رو داشتم استاد معذرت ميخواما ولي چقدر کاراتون سوسولي بود! ديگه اجازه بديد من از استعداد هام نگم!
سلام استاد وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااايييييييييييييييييييييييييييييييييييي
چقدر جالب چقدر قشنگ.منم دقيقا مثل اين خاطره ها رو دارم!
کلاس دوم راهنمايي از درس حفظي بدم ميومد کتاب تاريخم رو جرجر کردم ريختم رو پنکه سقفي .بعد با جيغ وهوراي اراذل کلاس که خودم سر دستشون بودم، روشنش کردم با دور تند. برگه ها پخش شدن کف کلاس وهمه دست زديم.البت اولين بارو آخرين بارم بود.
ريکا ريختيم رو تخته پاک کن و تخته رو پاک کرديم معلم فلک زده هر کار کرد نتونست بنويسه گچ قيژقيژ ميکرد وهمه گوشاشون رو ميگرفتن وريز ميخنديدن.
روز معلم تخم مرغ رو سوراخ ميکردم و توش رو پر کاغذ رنگي و خرده پارچه .بعد ميزديم به سقف و"لي لي"که روزت مبارک معلم عزيزم. يه بار به جاي خرده کاغذ ، سبزي گنديده و پياز خراب شده وآشغال ماهي ريختم. قيافه معلمه هنري وديدني شد!چه حالي داد...{تقصير خودش بود بداخلاق بود باهامون}
برنامه 22 بهمن با ما بود مسابقه ماست خوري گذاشتيم ههههه بيچاره اوني که برنده شد تا ته بيني و موهاي سرش ماستي شد نميتونست نفس بکشه بدبخت...................
واقعا يادش بخير ولي من هنوزم معلماو دوستاي طفلکم از دستم آسايش ندارن شيطنت ها ادامه دارد...
salam
ye chizi yadetun rafte
moqee ke nazem miumad nakhunamono bebine ba dandun nakhunamuno mikandim