• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : گلدان جنگزده ي من!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام استاد مي خواستم اين نوشته هاي زيرم رو نقد کنيد براي مسابقه داسان زير بيست و هفت کلمه:1.حلقه گرفته بودن تا از جنگ که بر ميگرده دسش کنن ولي وقتي اومد دساش جاي حلقه انداختن نداشت 2.ديگر فاطمه قبل از مدرسه نمي امد تا ببوسدش،صورتش خارش مي کرد.2.پايش که شکست با هر زحمتي که بود خودش را به دکتر رسانددکتر هم نگاهي به پايش کرد و گفت شرمنده ديگه پايه اضافي نداريم.و بگيد کدوم از همه بهتره
    پاسخ

    سلام و ارادت. حلقه ي نقره اي برايش گرفته بودند تا از جبهه که بر‌گشت، دستش کند؛ ولي وقتي برگشت، دست هايش جاي حلقه انداختن نداشت.
    + درمانده 

    شما هم انگار حرفي براي گفتن نداشتيد شايد هم مصلحت نيست شايد من لياقت ندارم ...

    اما من با تمام وجودم خدا را مي فهمم و ميخواهم. هميشه او را خواهم خواند چون فقط او را دارم

    + salsabil 
    آخي..!
    + mersi 


    سلام

    گلي که ريشه اش رو بخشکونيد ديگه نميشه بهش جون داد حتي با هزار ليوان آب... حيف جدا حيف

    پاسخ

    سلام. ممنون از همدردي، دلداري و روحيه بخشي شما.
    سلام
    برادر ، شما که چنان مارو بردي تو خاطرات دوران جنگزدگي که نزديک بود واسه گلدون خشک شده تون صدها بيت شعر سوزناک بگم!
    فداي سر آقا محمدمهدي تون! اي بابا

    پاسخ

    سلام. خب مي سروديد شكرانه اش با من.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ يكشنبه 4 تير 91 نوشته (گلدان جنگزده ي من!) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام و ارادت. ممنون از لطفتون.
    سلام ضمن تبريک اعياد شعبانيه خدمت شما بايد بگم به قول خودم هرکه با بچه در افتاد برافتاد ،آخه مگه گلدانت ازبچه بايد عزيزتر باشه که دل بچه را بشکوني حالا خداهم تقاص محمد مهدي گرفت تا شما باشي و بچه را ناراحت کني در ضمن شما دکترها ميتونيد دنيا را بخريد گلدان که چيزي نيست
    پاسخ

    سلام. ممنون از لطفتون. بر شما هم مبارك. آخي... آره جون خودش خيلي دلش شكست! ككش هم نگزيد. تازه تهمت هم نزن من دكتر نيستم.