وبلاگ :
كوهپايه
يادداشت :
مادرم مي خندد ...
نظرات :
1
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دو خواهر
آسمان آبي تر
آب آبي تر
من در ايوانم ،رعنا سر حوض.
رخت مي شويد رعنا.برگ ها مي ريزد.
مادرم صبحي مي گفت:موسم دلگيري است.
من به او مي گفتم: زندگاني سيبي است،گاز بايد زد آنرا با پوست.