طراحی وب سایت نیما یوشیج - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستى پدران سبب خویشاوندى میان فرزندان است و خویشاوندى را به مودّت بیشتر نیاز است تا مودّت را به خویشاوندى . [نهج البلاغه]

مصائب نیما!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/9/13 1:13 عصر


می‌دانیم که از مشکلاتی که باعث شد نیما شعر نیمایی را ابداع کند این بود که گاهی شاعر یک مصرع را می‌گفت بعد حرفش طوری بود که طول مصرع بعدی که بایستی دقیقا اندازه‌ی مصرع قبلی باشد، برای آن کم بود. اینجا شاعر مجبور بود یکی از این دو کار را انجام بدهد:
یک. حرفش را در سه مصرع بگوید و دیگر همان جا حرفش تمام می‌شد که در این صورت مصرع چهارم سرش بی‌کلاه می‌ماند؛ لذا شاعر مجبور بود که مصرع چهارم را هر جوری هست پر کند؛ حتی شده با بیان مطلبی
بی‌ربط با مصرع قبلی و این یکی از علت هایی است که در ادبیات فارسی گاهی شاعر حرف  بی‌ربط می‌زده.

دو. آن قدر از سر و ته حرفش بزند تا بتواند آن را در مصرع مادرمرده جا کند و این یکی از علت هایی
 است که در ادبیات فارسی گاهی شاعر حرف بی‌سر و ته می‌زده.

برای همین، نیما گفت کی گفته حتما طول مصرع‌ها باید برابر باشد؟! یک مصرع می‌تواند یک کلمه یا یک سطر باشد. خلاصه این طوری بود که شعر نیمایی را پدید آورد و الان می‌بینیم.

به نظر بنده لازم نبود این شاعر نیمایی این قدر به خودش زحمت بدهد و من تعجب می‌کنم چطور این پیشنهاد بنده (که عرض خواهم کرد) به ذهن جناب ایشان نرسیده!

پیشنهاد بنده: وقتی شاعر با معضل پیشگفته مواجه شد، اشکالی ندارد. اول از هر چیز بر اعصاب خودش مسلط باشد دوم این که نفس عمیقی بکشد، اگر برایش میسر بود یک ساندیس آب‌انگور تاریخ مصرف نگذشته میل کند، بعد تا جایی که مصرع راه می‌دهد و تا جایی که زور او می‌رسد حرفش را در آن، جا بدهد و هر چقدر را نشد، پاورقی بزند. به همین راحتی. مثل این بیت خودم که فرموده‌ام:

کنون کلاس پژوهش به آخراش رسیده / فغان که(1) جزوه‌ی درسی(2) به دست ما نرسیده

(1) هنوز برای یک بار هم که شده
(2) به موقع

حالا شما حساب کنید اگر این اتفاق می‌افتاد اولا خیلی مصائب بر نیما وارد نمی‌شد؛ ثانیا مجلدات خیلی از شرح های نوشته شده بر شعرها، دست کم دو سه جلد کمتر می‌شد؛ ثالثا نمره‌های بچه‌های ادبیات بالاتر می‌رفت؛ چون دیگر بخش بزرگی از صفحات تاریخ ادبیات و سبک‌شناشی و ادبیات معاصر و عروض و قافیه و... حذف می‌شد. و شاید هم دیگر هیچ دانشجوی ادبیاتی مشروط نمی‌شد.  

بگذریم... و این هم تحقق عینی بیت فوق که بهترین دلیل بر رئالیسم پویا در شعر بنده است. بله عرض می‌کردم این هم جزوه‌ی این هفته‌ی کلاس پژوهش که باز به موقع (ظهر دوشنبه) به دست بچه‌ها نرسیده.


تنظیم پیش‌نویس گزارش پژوهش


 




کلمات کلیدی : نیما یوشیج، شعر نو، پژوهش، تنظیم پیش نویس، تاریخ ادبیات، پاورقی

نظر رهبری درباره نیما یوشیج

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 89/10/15 9:48 صبح


مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان:

در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی می‌پسندیدم؛ یکی از آنها «اخوان» بود. ما با "اخوان" آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌ای بود. یکی دو نفر دیگر هم هستند که دوست ندارم از آنها اسم بیاورم. کسانی بودند که آن وقت در زمان جوانی ما، جزو اساتید و برجسته های شعر نو بودند، و به اعتقاد من اینها از خود «نیما یوشیج» بهتر شعر نو می‌گفتند. اگر چه او شروع کننده‌ی این راه بود، اما به نظر من اینها از او بهتر و پخته‌تر و برجسته‌تر شعر می‌گفتند. البته صفای "نیما یوشیج" را هیچ کدامشان نداشتند؛ نه اخوان داشت، و نه آن یکی، دو نفر دیگری که من از ایشان اسم نیاوردم.

نیما یوشیج - برخلاف آن چیزی که می‌گفتند - مردی متدین بود. مرحوم "امیری" با "نیما یوشیج" از نزدیک دوست بود. او برای من نقل می‌کرد و می‌گفت: "نیما یوشیج" آدم متدینی است. او به شعر سنتی هم علاقه مند بود؛ منتها این سبک را هم می‌پسندید. البته می‌دانید که ایشان این سبک را هم از اروپاییها گرفته بود. اصلا سبک شعر نوی ما، سبک ابتکاری به معنای حقیقی نیست؛ سبک شعر اروپایی است، با خیلی از خصوصیاتی که آن شعرها دارد؛ حتی سبک جمله‌بندی انگلیسی، در شعر نوی فارسی ما گرته‌برداری شده است.

                    نیما یوشیج

           




کلمات کلیدی : مقام معظم رهبری، نیما یوشیج، شعر نو، اخوان ثالث، امیری فیروزکوهی، شعر اروپایی