طراحی وب سایت لطیفه - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من پیشواى مؤمنانم و مال پیشواى تبهکاران [ و معنى آن این است که مؤمنان پیرو منند ، و تبهکاران پیرو مال چنانکه زنبوران عسل مهتر خود را به دنبال ] . [نهج البلاغه]

وقتی مستربین گیر کرد!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 93/11/17 8:4 عصر



 

John: I was stuck in ELEVATOR for 3 hrs due to electric failure


Mr.Bean: Ya me too. I was stuck on ESCALATOR for 5 hrs

معنای بعضی واژه ها:


stuck:  گیر

ELEVATOR: آسانسور (بالابر)

hrs: ساعت

due: در اثر

electric failure: رفتن برق

ya: آره

ESCALATOR: پله برقی

 

برای دیدن ترجمه ی ماشینی داستان و شنیدن صوتی داستان اینجا کلیک کن و پایین کادر سمت چپ، روی آیکون بلندگو کلیک کن.







کلمات کلیدی : مستر بین، آموزش زبان، انگلیسی، لطیفه، جوک، ترجمه ماشینی، تلفظ

سه لطیفه ی بی مزه!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/6/3 1:31 عصر

 

1. به یکی می‌گن: کجا می‌ری؟

می‌گه: دارم بر می‌گردم!


2. از یکی پرسیدن: چطور تصادف کردی؟ گفت: هیچی. من داشتم راه خودمو می‌رفتم یه ماشین هم جلوی من داشت با سرعت می‌رفت. تو نگو داره می‌آد!


3. پیرمردی که با دوست همسنش تو پیاده رو راه می‌رفت به او گفت: یه دختر داره از پشت سر ما می‌آد. دوستش گفت: چطور دیدیش!؟ گفت: من ندیدمش؛ از چشمای این پسره که داره از جلو می‌آد فهمیدم.

 







کلمات کلیدی : دختر، پسر، لطیفه، تصادف، نگاه، پیرمرد