طراحی وب سایت پایان خوش یا پایان باز؟! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا به تو پناه مى‏برم که برونم در دیده‏ها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان مى‏دارم به زشتى گراید ، پس خود را نزد مردم بیارایم به ریا و خودنمایى که تو بهتر از من بدان دانایى ، پس ظاهر نکویم را براى مردمان آشکار دارم و بدى کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم ، و از خوشنودى تو به کنار مانم . [نهج البلاغه]

پایان خوش یا پایان باز؟!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 87/9/9 9:57 صبح


یک وقتی به این فکر می‌کردم که عامل جذابیت سینمای هند چیست؟ به این نتیجه رسیدم که خیلی چیزها هست.
یکی از علت‌هایش به نظر من پایان خوش آنهاست. یعنی اولا داستان بسته می‌شود پرسشی باقی نمی‌ماند که بیننده با اوقات تلخی به بغل دستی‌اش بگوید شما فهمیدید آخرش چی شد؟ و او هم با دندان قروچه بگویند نه!
ثانیا آخر داستان خوش است. یعنی هر چند در طول فیلم به اندازه‌ی پاک کردن دو سه گونی پیاز از شما اشک می‌گیرند آخر سر به خوبی و خوشی تمام می‌شود و در شادی قهرمان داستان شریک می‌شوی و معمولا فیلم با حرف یا حرکتی طنزآمیز تمام می‌شود. انگارکه یک آب نبات می‌دهند دستت که تا ساعت‌ها بعد مزمزه کنی.

حالا اگر هر چی بالا عرض کردم کاملا برعکس کنید، به یکی از ویژگی‌های غالب سینمای ایران (و نیز تلویزیون) دست پیدا می‌کنی به جای آب‌نبات هم بگذار روغن کِرچِک! اسمش را هم می‌گذارند پایان باز!
در طول داستان به اسم همذات‌پنداری ثانیه‌ثانیه‌ی مصیبت‌های قهرمان داستان را روی سر من فلک‌زده هوار می‌کنند، آن هم تا حد بغض‌کردن. حالا اگر گریه‌ای هم می‌گرفتند خوب بود لااقل تخلیه می‌شدم (حالا دیگر نمی‌دانم شگردش را بلد نیستند یا این یک اسمی دارد که من خبر ندارم مثلا زجرکشون!) دست آخر هم که... اصلا چیزی نگویم بهتر است...
خب از خودت بگو! چه خبر؟ چه کارا می‌کنی؟





کلمات کلیدی :