• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : سلمان هراتي و سهراب سپهري
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرتضي 

    سلام

    خسته نباشيد

    استاد چند وقتي هست که به هيچي و هيچکسي مثل قبلا احساس ندارم يعني وقتي مي بينم که همه بالاخره مي ميريم همه چي برام مثل توهم مي شه همش انگار که ترسيده باشم تپش قلب دارم. اين مشکل رو قبلا و در بچگي هم بهش برخوردم و هر وقت به بي نهايت بودن اخرت فکر مي کردم چون مغزم درکش نمي کرديه ترسي کل وجودم رو مي گرفت ولي قبلنا مي تونستم فراموشش کنم ولي الان نمي تونم

    کلا چند روزيه انگار خوابم و منتظر بيدار شدن هستم و حس مي کنم که بيدار شدني درکار نيست و اين بيشتر منو مي ترسونه

    اولش فک کردم که يه حالت معنويه و لي بعد چند روز ديدم همه ي زندگيم داره نابود مي شه و ديگه هيچ ميلي به انجام هيچ کاري ندارم بعدش حس کردم که شايد افسرده شده باشم و مشکل روحي پيدا کرده باشم

    پيش دو تا از استادام رفتم ولي اونا مي گن مشکل رواني نيست و عاديه


    ولي خيلي بده و اصلا به هيچي اميد نداري


    شما تا حالا خودتون به اين مشکل برخورديد يا کسي رو سراغ داريد اين طوري شده باشه

    + فاطمه 
    سلام
    چه جالب واااااي فقط شعراي دوران دبيرستانشو شنيده بودم.
    اصلا قيافش رو نديده بودم خيلي سوپرايز شدم
    دمتون گرم خيلي خوب بود
    فقط نيني نميذاره خيلي حس بگيرم!
    پاسخ

    سلام. خواهش مي کنم. خوشحالم که خوشتون اومد. حفظکن الله و نينيکن و ابوها.
    + ديده بان 
    سلام و سپاس
    جالب بود! شعرهاشو گاهي خوندم ولي اصلاً نميدونستم ايشون اينقدر به سهراب علاقه داشته كه اين جمله ي قشنگ درباره ش اومده كه " سلمان تولد دوباره ي سهراب بود ". بلاخره شمالي بودن ديگه؛ كاريش نميشه كرد.
    پاسخ

    سلام. سلامت باشيد. بله خوش به حال شما شمالي ها.
    + ذره بين 
    سلام
    اصلا نمي شناختمش
    چه حس لطيف و غريبي داره اين شاعر ...
    وقتي صداش رو مي شنيدم يا وقتي دربارش خوندم حس کردم در جاي دوري ايستاده و من رو صدا ميزنه به سمت يک پاکي و خلوص ناب
    توصيفش از امام عصر چقدر زيبا بود
    پاسخ

    سلام. سلامت باشيد. همين طوره.