• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : وقتي آدم بزرگ مي شوي...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مري 
    هزار دالان را ميگذرانيم دوست ميشويم ودر خم يك كوچه ،نه يك بن بست همديگر را گم ميكنيم .
    وگاهي انقدر تنها ميشويم كه خودمان هم خودمان رادرك نميكنيم
    + ذره بين 
    خودمم ميدونم بي ربطه ولي چاره اي نيست، بايد بخونيد:
    پسر عموي سه ساله ما به مامان باباش ميگه، من ماهيم، از تو رودخونه افتادم بيرون
    ماهي ها هم که نميتونن حرف بزنن (از اون لحظه به بعد هم فقط صداهاي مبهم از خودش درمياره که مثلا ماهيه)
    باباش ميگه پس دستت رو بده به من تا ورت دارم بندازمت تو آب
    اونم رو ميکنه به مامانش در گوشي ميگه: مامان من که ماهيم نميتونم حرف بزنم ولي تو به بابايي بگو ماهي که دست نداره!
    پاسخ

    واي چه بامزه و ناز. خدايا اين بچه ها و اين قدرت تخيل. يکي از شاگردام مي گفت پسر دو ساله و نيمه ام بزرگترين مشکلش که گاهي بابتش گريه هم مي کنه اينه که چرا بال ندارم مثل پرنده ها پرواز کنم.
    + ديده بان 
    سلام
    شما حق داريد! دنياي بزرگا گاهاً قوانين نانوشته ايي داره که معمولاً زخم خورده ها تعيين شون کردن و بقيه هم خواه ناخواه بهش دچارن!
    اين رشته سر دراااز دارد...
    راستي اين دخترک وروجک شمام خوب واسه خودش با اون سر کوچه ايي ها رفيق ها!
    پاسخ

    سلام. چه نکت? نابي. بله چه جورم.
    + آه دل 
    چقدر زهرا رو دوست دارم
    چقدر زهرا دوست داشتنيه

    پاسخ

    سلامت باشيد. دست بوس شماست.
    + فاطمه 
    سلام
    خب از بس سخت گيريد.
    مث من باشيد راحت دوست بشيد فقط عمقشو تنظيم کنيد.
    کاري نداره والا اصلا همين خوبه که آدم بزرگا هم مث بچه ها راحت و ريلکس باشن.
    راستي التماس دعا ريا نشه حالا.ههه

    پاسخ

    سلام. اي کاش همه مي تونستيم مثل شما اين قدر زلال و صاف باشيم. حتما. سلامت باشيد.