• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : مرا سفر به کجا مي برد؟...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 39 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + بي نام 
    سلام
    خوندمش. ممنون، مقاله خوبي بود ولي حکايتي هست که آخرش اين بود: "قوزم رو که برنداشتند، قوزي رو قوزم گذاشتند". متوجهيد که؟

    پاسخ

    سلام. ويژگي ذهن هاي کنجکاو اين است که وقتي جواب سوالي را بگيرند سوالات تازه اي برايشان مطرح مي شود حالا اگر جواب اولي را نگيرند که ديگه بدتر (يعني بهتر).
    + مرسي 

    اگر اماره ديدين که هيچ. اما واقعا الان تکدي گري (فساد) غالبه يا نيازمندي واقعي؟ اگر شما تا اين حد يقين دارين اصلا به هيشکي کمک نکنين. راحت.
    پاسخ

    عرض بنده هم همين بود که مسئله به اين سادگي و شفافيت که در ابتدا به نظر مي رسد نيست. به هر حال ممنون از نظراتتون. در اين زمينه دو سه تا اصل واسه خودم دارم. حالا شايد يک وقتي در اين باره يه چيزي نوشتم. کمک مي کنم گاهي و گاهي هم نه.
    + بي نام 
    سلام
    يک سوال: يعني چي تکدي گري شغل باشه؟ مگر چيز ديگه اي هم مي تونه باشه تکدي گري؟ نيازمند پول مي گيره تا امرار معاش کنه. البته کسي که توان جسمي يا مالي داره و کلاشه بحث ديگه ايه که قابل فهمه و پذيرشه.
    پاسخ

    سلام. سوال خوبيه ولي چون بنده فعلا نمي خوام وارد اين موضوع بشم ارجاع مي دم به اين مقاله لطفا ببينيد. http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/58804?sta=%D8%AA%DA%A9%D8%AF%DB%8C&sto=&ste=
    + مرسي 

    شما که نميدونين اون بنده خدا نيازمند واقعيه يا نه. ميدونين؟ پس تا زماني که نميدونين جرمي مرتکب نشدين. به نظرم اين قانون شامل افرادي ميشه که يقين دارن. (مثلا ديدن فردي که کفش 250تومني پوشيده و تو مترو کمک ميخواد). بعدشم من يکي نميتونم با عذاب وجدانم کنار بيام که حالا اگر قضيه ازون ور بود چي؟ شايد واقعانيازمند بوده مجبور شده و من ميتونستم يک قطره باشم از درياش اما نشدم. همش يکي تو گوشم ميگه تو نيکي کن و در دجله انداز ...
    پاسخ

    بله اصل بر به تعبير فقهي برائت و به تعبير اخلاقي حسن ظن است ولي خب اماراتي گاهي ديده مي شود که آدم شک مي کند که يکيش هم شما فرمودين. از طرفي اين حديث حضرت علي (ع) را ببينيد: إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ .ترجمه: اگر بر مردم زمان فساد غالب شود و كسى به كسى گمان خوب برد خود را گول زده. (نهج البلاغه/ حکمت 114)
    + مرسي 

    جالبه اين حرف رو من به همسرم ميزدم(که هيشکي از پيشش دست خالي نميره). ايشون ميگه لازم نيست جيبتو خالي کني. فقط واسه دلت يه چيزي بده.( منم قانع شدم)
    پاسخ

    آخه طبق قانون مجازات اسلامي در مواردي تکدي گري جرم است و همون يه چيزي دادن هم کمک به مجرم.ببينيد: http://asibha.mcls.gov.ir/icm_content/media/law/634828806825945000.pdf
    + مرسي 

    آره دقيقا.
    پاسخ

    آره کمک به فقرا خوبه از طرفي تکدي گري از آسيب هاي اجتماعي ماست، آدم گاهي نمي دونه چي کار بايد بکنه؟
    + مرسي 


    سلام

    خيلي از حرفتون شوکه شدم.خدا زهراخانمتون رو حفظ کنه.

    پاسخ

    سلام. کدوم حرف. اينکه از اول کمکش نکردم؟
    + بي نام 
    سلام
    قسمت مربوط به زهرا و بروجردش خيلي جالب بود. دستتون در دنکنه.
    پاسخ

    سلام. ممنون. خواهش مي کنم.
    + مرسي 


    سلام

    اون کتابي که دستش بود چي بود؟ شما چي ميخواستين بگيرين؟ سرانجام چي گرفتين؟ و اينکه وقتي روش رو برميگردوند براش زبون در مياوردين يَک حالي ميده.

    پاسخ

    سلام. جامعه شناسي خودماني. هيچي. دوربين مدار بسته داشت مغازه آخه.
    + آ...دل...ه 
    راستي
    پس اين بانوي سنّتي ، مادرشما نبودن ، يک مادر ديگه بودن
    بله آيا؟
    پاسخ

    آره. البته مادرم بهتر از اونه ولي خب اين بانو جوان تر بود و من نمي خواستم از مادربزرگ ها بنويسم تو اين بحث.
    + آ...دل...ه 
    عجب جمع بانمکي !
    واقعاً شما قرار بود راديات ساز بشيد؟؟؟!!! ولي راديات ساز خوبي ميشدينا! چندتا صحنه تونو تصورکردم ، خيلي بامزه بود .
    امّا دستِ دستِ تقدير درد نکنه که شما رو به اينجا کشوند .
    و اما تلويزيون ؛
    مثلاً بابام به عموم(که مکانيک هستش و آژانس هم داره)، ميگفت چرا بعد افطار نميري مسجد ، يه دوتا چيز يادبگيري؟ عموم ميگفت بهترين چيزارو همين آقاي مکارم توي شبکه 3 ميگه ، ديگه واسه چي برم حرف اين تازه طلبه هارو بشنوم ، توکه ميري مسجد چي بيشتر از من يادميگيري؟
    بعد سکوت مرگباري بين بابا و عمو حاکم شد
    پاسخ

    آره. بعضي از ابزاراش رو هم خريده بودم. تازه اين يه حالت خوبشه که شما تعريف کردين.
    قشنگ بود. ولي به نظر من وبلاگ گردي و وبلاگ نويسي، نسبت به تلويزيون، عامل مهمتريه !!!
    نه؟

    ياعلي
    پاسخ

    ممنون. نسبت به بعضي خاص شايد ولي به سبب فراگيرتر بودن تي وي به نظرم اون مهمتره.
    + مرسي 

    يه سوال ديگم بپرسم: مثلا اين لهجه داشتن باعث نميشه حس خاصي بهتون دست بده؟
    پاسخ

    چون زبان فارسي را خيلي بيشتر دوست دارم، حس بهتري نسبت به وقتي که فارسي صحبت مي کنم، ندارم.
    + مرسي 


    سلام

    خيلي جالب بود. واقعا عقيده داريد که تقصير تي ويه؟ حالا ديگه آقاها هم با همديگه دوست شدن. اما قيافه هاي هر کدوم از شما در برخورد اول بايد خيلي ديدني مي بوده. ببخشيد توي حرف زدن باهم با لهجه محلي صحبت ميکردين؟ تازگيا يکي از دوستاي دزفولي بامزم ميگه :"نميتونه" اصلا با هم شهرياش بدون لهجه حرف بزنه! يعني خندش ميگيره! شما هم اين جوري هستين؟

    پاسخ

    سلام. خوشحالم که خوشتون اومد.به عنوان يه علت مهم. اِي تقريبا. بله ديدني بود.آره خب. من که گاهي تو جمع باشم با داداشمم فارسي صحبت مي کنم!
    + آ...دل...ه 
    من هميشه تلفيق سنت و مدرنيته رو دوست دارم
    ولي "سنتِ محض"، به اندازه‌ي "مدرنيسمِ محض" خسته کننده نيست.
    خدا همه ي پدربزرگ ها و مادربزرگ ها رو حفظ کنه، اونها واقعاً سرمايه‌ن
    .
    شما فقط 3تا خواهروبرادريد؟ برام عجيب بود.

    درجات واقعيت خيلي جالب بود
    خوش بحالِ نسل بعد از ما
    چه چيزا که کشف نمي‌کنن
    پاسخ

    ممنون از نکته هاي مثل هميشه تازه و جذابتون. نه ما چهار تا برادر و يک خواهريم.
     <      1   2   3      >