• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : دروغي که خط خورده!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    شک کرده بودم کسي بين ما هست

    حالا يقين دارم که من بين دو نفر بودم

    چقدر تفاوت وجود داشت بين واقعيت و طرز فکر من !!!

    پاسخ

    سلام. الهي... چه حالي داشتي اونوقت!
    + همه چي آرومه 
    سلام سلام
    خواهش ميکنم مرسي جان
    ديگه عادت کرديم بيايم اينجا و با هم بخنديم . تنهايي از گلومون پايين نميره.
    فکر کنم استادم رفتن رو سايلنت. چيزي نيست!

    استاد مزاحم شما نميشيم به کارتون برسين
    شما فقط تاييد کنيد
    درک ميکنيم
    نگران نباشين!
    همه چي هم آرومه.

    + مرسي 


    سلام

    خيلي ممنونم همه چي. جدا تو اين اوضاع کسادي اينجا کلي خنديدم. اين استاد کوهپايه هم که خموديدن شايدم خوافيدن فعلا گويا.

    + همه چي آرومه 

    آفرين بچه ها همه همينطور ساکت باشين بذارين استاد به کاراشون برسن. برا اينکه حوصله تون هم سر نره اين مطلب رو بخونين.
    نترسين آدرس وبلاگم نيست!

    استاد خدا قوت.
    نگران نباشين!
    همه چي آرومه.
    ما هستيم
    پاسخ

    سلام و ارادت. ممنون که درک مي کنين و ممنون که هواي بچه ها رو دارين که حوصله شون سر نره.
    + ذره بين 
    سلام
    حکايت جالبي بود!
    عدم توجه به عينيات و درگير مباحث نظري صرف شدن ...

    ممنون
    پاسخ

    سلام. اينم ميشه گفت ولي منظور من يه خرده متفاوت تر بود و آن اينکه هر چيزي را با هر ترازويي نمي شود سنجيد براي همين هم واحد سنجش گاهي کيلو است و گاهي مثقال.
    + بي نام 
    سلام
    يعني قائليد اثر از موثر جداست؟ و هر طور بخواهيم متن رو مي تونيم تفسير کنيم؟
    البته خط اخر گفتيد لااقل همان نيست... ؛با لااقلش موافقم.
    پاسخ

    سلام. خوبين؟ چه عجب پيدا شديد. اپرچ و ترمينولوژي شما کلا متافيزيکيه. ياد اين داستان از حاج ملاهادي سبرواري افتادم (http://www.parsine.com/fa/news/84580/%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87). هر طور که بخواهيم که نه. بعضي متون که به آنها متون باز مي گويند امکان بيش از يک خوانش را دارند. نمونه ي بارز آن در ادبيات کلاسيک ما ديوان حافظ است.
    + ذره بين 
    سلام
    خداييش هرجوري که خيال ميکرديم، اين جوري ديگه خيال نمي کرديم!
    دم شما و آقاي يغقوبي گرم!

    پاسخ

    سلام. يعني اينکه کف کردين نه؟ ممنونم و ارادتمند.
    + مرسي 

    سلام

    چه جالب! يعني انقدر آقاي يعقوبي وشما به روزيد! ماشالا!

    همه چي جان ازت ممنونم چند وقتي بود حس رقابت بهم دست نداده بود!

    پاسخ

    سلام. مرسي. پس چي خيال کردي!
    + مرسي 


    سلام

    نکته 3 برام مافوق جالب بود و بله موافقم اگر راستش گفته ميشد خيلي بدتر ميشد. شما هنرمندانه تحليل کرديد اما من ميگم نويسنده "شايد" ميخواسته بگه(هرچند نگفته) " هرراست نشايد گفت"يعني دروغ بايد گفت؟!

    هرچند توي اين نمايش به دليل عدم صبغه ي مذهبي مجبور بودن دروغ بگن تا بد از بدتر بشه.

    پاسخ

    سلام. ممنونم. شايد.
    + همه چي آرومه 
    سلام استاد
    اول خيلي خوشحالم که زودتر از مرسي خانم کامنت ميذارم.
    مرسي مرسي جان!

    دوم خدا رو شکر که سرتون خلوت شده! معلوم بود اين کتاب بدجوري سرتونو شلوغ کرده بودا!

    سوم حق باشماست بعد از مرگ مولف الان ميشه گفت مرگ هنرمند!
    چهارم به نظرم خط زدن وازه دروغ کمي هم سياسي بازي بوده. ميخواستن بگن کدوم دروغ اقا؟ اين سرزمين اصلا دروغ گو نداره!
    حالا اگر شوراي نظارت گفته دروغ رو خط بزنين، که بعيد ميدونم، بيشتر باعث شدن که اون هدف سياسي هم منتقل بشه.
    بنابراين 4 ميشه:تو پوستر روي واژه‌ي دروغ خط خورده و اين يعني اينکه اهورا مزدا لازم نيست اين سرزمين را از دروغ حفظ کني چون ما دروغگو نداريم!
    پاسخ

    سلام. پيشدستي شما رو تبريک مي گم. اي کاش سرم با کتاب خوندن شلوغ بود. کتاب هايي داريم که حسرت خوندنشون چند هفته س تو دلمه. تو مصاحبه که نويسنده مي گه شوراي نظارت گفته. طبق اين اظهار نظر شايد منظورشون همون معنايي بوده که شما فرمودين.