• وبلاگ : كوهپايه
  • يادداشت : حکم شرعي موسيقي؛ گفتن يا نگفتن؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ذره بين 
    سلام
    منظور اين بود که شهيد مطهري در مورد يک مصداق خاص حرفي رو زدن و نکته اي رو بيان کردن و شما همون مطلب رو به صورت کلي و بدون ذکر مصداق بيان کرديد که همين يکم ايجاد ابهام بکنه شايد. پس حرف شهيد مطهري به نوعي مبين و مفسر حرف شما است.
    شما گفتيد ما نبايد اسلام رو به شکلي که دوست داريم به نسل بعدي بگيم. اين يعني اينکه حقايق اسلام نبايد کتمان بشه. حالا شهيد مطهري اين کتمان حقايق رو دو دسته کرده و گفته اون نوعي از کتمان مردودهکه به خاطر مصالح شخ يا قشر خاص باشه.
    منظور شما هم احتمالا بيان حقيقت بدون در نظر گرفتن اين دست مصلحت سنجي ها بود.
    درسته؟
    پاسخ

    سلام. از اين نظر فرمايش درسته ولي من خودم رو اون قدر در مقابل شخصيتي مثل شهيد مطهري کوچيک مي دونم که اين تعبير که حرف ايشون تفسير حرفم من باشه برام سنگين بود. مخصوصا که من در افکارم خيلي تحت تاثير شهيد مطهري بوده و هستم. به هر حال فرقي نمي کنه مطلب يه چيزه. بازم ممنون.
    + ذره بين 
    به نظرم اين جملتون:
    "به نظر من ما نبايد اسلام رو جوري معرفي کنيم که 50 سال ديگه نسل‌هاي بعدي بگن شما اسلام رو اونجوري که دلتون خواست به ما معرفي کردين نه اونجوري که بود".
    که سعي کرديد رفع ابهام هم ازش بشه،
    با اين عبارت شهيد مطهري تفسير ميشه:

    من معتقدم اين گونه مصلحت انديشي ها اگر بر مبناي مصالح واقعي حقايق باشد نه بر مبناي حفظ منافع افراد و اشخاص و اصناف و طبقات، مانعي ندارد.اما سخن در اين است که مصلحت انديشي هايي از قبيل فتوا ندادن به جواز خريدو فروش راديو يا به عدم وجوب پوشيدن چهره و دو دست آيا يک مصلحت انديشي صحيح و عاقلانه است و نتيجه صحيح مي دهد يا خير؟

    پاسخ

    من کي باشيم که سخن استاد تفسير حرفم باشه. درست تر اينه که بگيم من يه نمونه از هشدار ايشون رو بيان کردم. ولي خودمونيم ماشاء الله با اين تيزبيني که شما دارين همين جوري پيش برين مي زنين رو دست من و اون وقت بايد در دکان رو تخته کنم!
    حاضر.
    پاسخ

    ههههه. ممنونم.
    منم اتفاقا هي به اين ذره بين ميگم اين چيزا چيه گوش ميدي!؟
    گاهي از دست من ميزنه راديو رو هم خاموش ميکنه
    گاهيم باهام سرسنگين ميشه کم محلم ميکنه پاميشه ميره هر چي گيرش مياد گوش ميده.
    چپ چپ هم که نگاش ميکنم بم ميگه: چيه؟! هان؟ آب که از سر گذشت چه يک وجب چه صد وجب.
    پاسخ

    جاي تو بودم مي بردمش تو آفتاب و ذره بين رو مي گرفتم روي دستش تا اوف بشه.
    سلام
    "به نظر من ما نبايد اسلام رو جوري معرفي کنيم که 50 سال ديگه نسل‌هاي بعدي بگن شما اسلام رو اونجوري که دلتون خواست به ما معرفي کردين نه اونجوري که بود".
    اين جمله رو بايد با طلا نوشت
    پاسخ

    سلام. مي دونم که دوستان فهميم چنين برداشتي نمي کنن با اين حال براي جلوگيري از سوء تفاهم عرض کنم لطفا کسي از اين جمله برداشت نکنه که من دارم مي گم الان اسلام کلا بد معرفي ميشه. ابدا. هم در گذشته و هم همين الان خوشبختانه اسلام شناساني داشته و داريم که با تکيه بر منابع اصيل ديني و عقلانيت قوي براي معرفي اسلام آن گونه که هست تلاش مي کنن و من هم از گفته ها و آثارشان استفاده مي کنم کساني مثل شهيد مطهري، مقام معظم رهبري و... بحث من بيشتر ناظر به رفتار بعضي از ما مذهبي ها چه روحاني و چه غير روحاني است آن هم نسبت به بعضي از مسائل. ممنون از لطفتون. ولي من ترجيح مي دم پول طلاي مصرفي براي اين کار رو بدين خودم هر چي دوست داشتم بخرم!
    + مرسي 


    سلام

    مثلا استاد خواستن بگن شگفتان شدن؟! ازچي؟!

    پاسخ

    سلام. اينم يه کاربرد تازه. از موافقت جناب مرسي با حقير.
    + مرسي 


    سلام

    موافق بودم با استاد.

    پاسخ

    سلام. فرهنگستان زبان فارسي به جاي سورپرايز "شگفتانه" رو پيشنهاد کرده که من مي پيسندم ولي حالا به صورت فعل نمي دونم چه طور بايد به کار ببرم مثلا وقتي مي خوام بگم سورپرايز شدم بايد بگم شگفتانه شدم يا شگفتانده شدم يا شگفتانيده شدم يا شگفتيدم يا مثلا وقتي مي خواهيم بگوييم سورپرايزم کردي چي بايد بگيم؟ شگفتانه ام کردي يا شگفتاندي مرا يا شگفتانيدي مرا يا شگفتيدي مرا؟ فعلا به نتيجه اي نرسيده ام يا للفرهنگستان!