طفلک. استاد نخنديد ولي من خودم هم يادم مياد گاهي از اين کارا کرده باشم .حتي از بعضي از آدمهاي موفق هم نمونه هاي جالب شنيدم که از اين خيلي بدتره

سلام استاد با اجازتون دوي نصفه شب. بلههههههههههههههههههه انقدر که گفتم چمدون ها رو باز نکنيم دوباره بريم ! جاي همه دوستان خالي...

گفتين عربي ياد يه خاطره افتادم يه خادم عرب بيچاره ميخواست کلاس بذاره که فارسي خوب بلده گفت خانوم، عزيزت ،هنا طريق. بلند شم!(خانوم عزيزم اينجا وسط راهه بلند شو!) يا يکي ديگه ميگفت حاج خانوم راست ،جدار ،مستقيم، هنا! يعني طرف راست رو بروتا ديوار بعد مستقيم که بري مثلا در خروج اونجاست! من که کلا همه جوره عرب شدم{فکرکنم}